پیش بودن
licenseمعنی کلمه پیش بودن
معنی واژه پیش بودن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | antedate, being ahead | ||
عربی | سابق زمنيا، تاريخ مسبق، أرخ، أنتيت | ||
مرتبط | پیش بودن، پیش بینی کردن، جلوانداختن، پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن | ||
واژه | پیش بودن | ||
معادل ابجد | 374 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی پیش بودن | ||
پخش صوت |
پیش بودن . [ دَ ] (مص مرکب ) مقدم بودن . جلو بودن . اقدم بودن . تقدم داشتن . سابق بودن . برتری داشتن . || وجهه ٔ کسی یا چیزی بودن . مقابل و برابر او بودن . منظور نظر او بودن :
نیا را همین بود آیین و کیش
پرستیدن ایزدی بود پیش .
فردوسی .
رجوع به پیش در معانی مختلفه ٔ آن شود.
antedate, being ahead
سابق زمنيا، تاريخ مسبق، أرخ، أنتيت
پیش بودن، پیش بینی کردن، جلوانداختن، پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن