جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

piškeš
gift  |

پیشکش

معنی: پیشکش . [ ک َ / ک ِ ] (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) پیشکشی . در پیش کردن چیزی کسی را تا او بستاند. تقدیم کردن چیزی به کسی تا بگیرد آنرا. تقدمه .بخشیدن کوچکی چیزی را ببزرگی . تقدیم کردن کهتری چیزی را به مهتری . هدیه ٔ کهتران به مهتران :
خاقانیا بکعبه رسیدی روان بپاش
گرچه نه جنس پیشکش است این محقرش .
خاقانی .
استخوان پیشکش کنم غم را
زانکه غم میهمان سگ جگرست .
خاقانی .
جان پیشکشت سازم اگر پیش من آئی
دل روی نمایت دهم ار روی نمائی .
خاقانی .
بهر چنین هودجی بار کشی دار دل
پیش چنین شاهدی پیشکشی ساز جان .
خاقانی .
با پیشکش تو جان فرستیم
ور دست رسد جهان فرستیم .
خاقانی .
دیده در کار لب و خالش کنم
پیشکش هم جان و هم مالش کنم .
خاقانی .
جانا لب تو پیشکش از ما چه ستاند
اینک سر و زر نقد دگر تا چه ستاند.
خاقانی .
چون شراب تلخ و شیرین در کشی
پیشکش صد جان شیرین آورم .
خاقانی .
ای دل بجفات جان نهاده
جان پیشکشت جهان نهاده .
خاقانی .
جان چه خاکست که پیش تو کشم
پیشکشهای تو زر بایستی .
خاقانی .
دل پیشکش تو جان نهاده ست
عشقت بدل جهان نهاده ست .
خاقانی .
تا سر دارم سر تو دارم
جان پیشکش در تو دارم .
نظامی .
در آموختش راز آن پیشکش
بدان تعبیه شد دل شاه خوش .
خاقانی .
ز خدمت گسی کرد و بنواختش
بسی گنج زر پیشکش ساختش .
نظامی .
او ستده پیشکش آن سفر
از سرطان تاج و ز جوزا کمر.
نظامی .
پیشکش خلعت زندانیان
محتسب و ساقی روحانیان .
نظامی .
نه چندانش خزینه پیشکش کرد
که بتوان در حسابش دستخوش کرد.
نظامی .
به هر منزلی کوعنان کرد خوش
همش نزل بودند و هم پیشکش .
نظامی .
پس آن که شد پیشکشهای نغز
که بینندگان را بر افروخت مغز.
نظامی .
میزبان چون ز کار خوان پرداخت
بیش از اندازه پیشکشها ساخت .
نظامی .
چو نزلی چنین پیش مهمان کشید
جز این پیشکشها فراوان کشید.
نظامی .
اولش پیشکش درود آورد
و آنگه از مرکبش فرود آورد.
نظامی .
پیشکش میسازم از گلگون اشک
رخش کبرت را عنان چنبر کنی .
عطار.
میکشم پیشکش لعل تو جان
این قدر تحفه ٔ ما نپذیرد.
عطار.
تبرک و پیشکش و نوباوه و تحفه که پیش سلطان برند مروت آن است که برغبت قبول کند. (سعدی مجالس ص 20).
میخواستمت پیشکشی لایق خدمت
جان نیز حقیر است ندانم چه فرستم .
سعدی .
بجان او که گرم دسترس بجان بودی
کمینه پیشکش بندگانش آن بودی .
حافظ
ماهی که قدش بسرو میماند راست
آیینه بدست روی خود می آراست .
|| نام نوعی از خراج که در قدیم از قری میگرفته اند. (مرآت البلدان ج 1 ص 337).
... ادامه
1033 | 0
مترادف: ارمغان، اهدا، تحفه، تعارف، تقديم، تقديمي، هديه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت مفعولی)
مختصات:
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: piSkeS
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 632
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
gift | offering , offer , present
ترکی
teklif
فرانسوی
offre
آلمانی
angebot
اسپانیایی
ofrecimiento
ایتالیایی
offerta
عربی
هدية | هبة , عطية , موهبة , عطاء منحة , إنعام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پیشکش" در زبان فارسی به معنای تقدیم کردن یا اهدا کردن چیزی به کسی است و به لحاظ نگارشی و دستوری نکات زیر را می‌توان برای آن در نظر گرفت:

  1. نحو و کاربرد:

    • "پیشکش" معمولاً به عنوان یک اسم و همچنین به عنوان فعل در جملات استفاده می‌شود. به عنوان مثال:
      • «این گل را پیشکش شما می‌کنم.»
      • «پیشکش کردن هدیه به دوستان یک رفتار نیکو است.»
  2. نگارش:

    • "پیشکش" به صورت یک کلمه نوشته می‌شود و بین حروف آن فاصله نباید گذاشت.
    • در نگارش رسمی، بهتر است از کلمه "پیشکش" در مواقعی که به نیت خیرخواهانه یا ادبی استفاده می‌شود، استفاده گردد.
  3. ترکیب‌ها:

    • می‌توان "پیشکش" را با کلمات دیگر ترکیب کرد. به عنوان مثال:
      • "پیشکش کردن" (فعل)
      • "پیشکش به" (حالت تقدیم)
  4. ادبیات و معانی مجازی:

    • در ادبیات فارسی، "پیشکش" می‌تواند به عنوان نمادی از فداکاری یا نیکی به کار رود.
  5. اشتباهات رایج:
    • گاهی ممکن است "پیشکش" به شکل نادرست نوشته شود (مانند "پیش کش" که اشتباه است).

استفاده صحیح از این کلمه به غنای ادبیات و مکالمات شما کمک شایانی می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پیشکش" در جمله آورده شده است:

  1. به مناسبت تولدش، یک کتاب خوش‌نویسی به او پیشکش کردم.
  2. این گل‌ها را به عنوان پیشکش برای تو آورده‌ام.
  3. پیشکش من به معلم عزیزم، یک کارت تبریک بود که از صمیم قلب نوشته بودم.
  4. در مراسم سالگرد ازدواجشان، دوستانشان به آنها هدایایی پیشکش کردند.
  5. به پدرم یک ساعت زیبای مچی پیشکش کردم تا قدردانی از زحماتش کنم.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری