جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

peyqāmbar
prophet  |

پیغمبر

معنی: پیغمبر. [ پ َ / پ ِ غ َ ب َ ] (نف مرکب ) پیغام برنده . پیغامبر. رسول . نبی . فرستاده ٔ خدا. وخشور. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). پیامبر. پیمبر. نذیر. (منتهی الارب ) :
بشاه جهان [گشتاسپ ] گفت [زرتشت ] پیغمبرم
ترا سوی یزدان همی رهبرم .
دقیقی .
چنین گفت با شاه گندآوران
نشانست خوابت ز پیغمبران .
فردوسی .
بگفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیر گیها بدین آب شوی .
فردوسی .
بر آئین زرتشت پیغمبرم
ز راه نیاکان خود نگذرم .
فردوسی .
هرچند در ازل رفته بود که وی پیغمبر خواهد بود، بدین ترحم که بکرد نبوت وی مستحکم ترشد. (تاریخ بیهقی ). معجزاتی که میگویند این دو تن را (اردشیر و اسکندر را) بوده است چنانکه پیغمبران را بوده است . (تاریخ بیهقی ). عهدی است که بر پیغمبران و فرستاده های او، که بر ایشان باد درود، گفته شده . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 317). بحق پیغمبران که فرستاده شده اند بسوی خلق ... (تاریخ بیهقی ).
نور پیغمبرش همی خواندند
یاش سایه ٔ اله میگوید.
خاقانی .
شیر را بچه همی ماند بدو
تو به پیغمبر چه میمانی بگو.
مولوی .
- امثال :
هیچکس در خانه پیغمبر نشد .
تو بهتر میدانی یا پیغمبر خدا؟
|| (اِخ ) پیغمبر اسلام ، یعنی محمد مصطفی (ص ). پیغمبر مختار. نور. (منتهی الارب ) :
که من شهر علمم علی ام در است
درست این سخن گفت پیغمبر است .
فردوسی .
به پیغمبرش بر کنیم آفرین
به یارانش بر یک بیک همچنین .
فردوسی .
همی نازد بعهد میر مسعود
چو پیغمبر به نوشروان عادل .
منوچهری .
مابجانب عراق ... مشغول گردیم و وی بغزنین و هندوستان تا سنت پیغمبر ما... بجای آورده باشیم . (تاریخ بیهقی ).
ثنا باد بر جان پیغمبرش
محمد فرستاده ٔ بهترش .
اسدی .
خط خدای زود بیاموزی
گر در شوی بخانه ٔ پیغمبر.
ناصرخسرو.
اندر حمایتی تو ز پیغمبر خدای
مشکن حمایتش که بزرگست حشمتش .
ناصرخسرو.
گفت پیغمبر که چون کوبی دری
عاقبت زآن در برون آید سری .
مولوی .
- پیغمبر عربی ؛ محمد مصطفی (ص ).
- پیغمبر چاهی ؛ یوسف بن یعقوب علیه السلام .
- پیغمبر گم کرده فرزند ؛ یعقوب علیه السلام . (آنندراج ).
- پیغمبر مختار ؛ پیغمبر اسلام . (ص 647 رودکی ج 1).
|| فرستاده . فرسته . پیغامبر. که پیام برد. پیک . قاصد. پیام آور :
چو آگاهی آمد به پرویز شاه
که پیغمبر قیصر آمد ز راه ...
فردوسی .
که پیغمبر قیصر آمد بشاه
پر از درد و پوزش کنان از گناه .
فردوسی .
شنیدم که خراد از ایران زمین
بیامد به پیغمبری سوی چین .
فردوسی .
کنون نو شود در جهان داوری
چو موبد بیاید به پیغمبری .
فردوسی .
رود سوی رستم به پیغمبری
بگوید همه هرچه شد داوری .
فردوسی .
برفروز آذر برزین که در این فصل شتا
آذر برزین پیغمبر آزار بود.
منوچهری .
(برای فهم مقصود منوچهری از پیغمبر آذر رجوع به قصیده ٔ او بمطلع: بر لشکر زمستان نوروز نامدار... شود).
... ادامه
433 | 0
مترادف: رسول، مرسل، نبي، وخشور
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت فاعلی)
مختصات: (پِ غَ بَ) (ص فا.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: peyqambar
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1254
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
prophet | seer , the prophet
ترکی
peygamber
فرانسوی
le prophète
آلمانی
der prophet
اسپانیایی
el profeta
ایتالیایی
il profeta
عربی
نبي | رسول , شاعر ملهم , قائد ملهم , نذير الشؤم , نذير السوء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پیغمبر" در زبان فارسی به معنای فرستاده، پیام‌رسان الهی و کسی است که پیام‌های خدا را به مردم می‌رساند. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی مرتبط با آن، نکات زیر حائز اهمیت است:

۱. نوشتار و املای صحیح: املای کلمه "پیغمبر" به همین شکل صحیح است و نیازی به تغییر ندارد.

۲. نقطه‌گذاری: وقتی کلمه "پیغمبر" در وسط جمله بیاید، باید به قواعد نقطه‌گذاری دقت کنید؛ برای مثال:

  • «پیغمبر (ص) پیام‌های خدا را به مردم رساند».

۳. استفاده از عناوین و مختصرها: وقتی بخواهید از نام شخص خاصی به عنوان "پیغمبر" استفاده کنید، ممکن است از عناوینی مانند "پیغمبر اسلام"، "پیغمبر خدا" یا "حضرت" استفاده کنید.

۴. سازگاری با جملات: در صورتی که بخواهید از "پیغمبر" در جملات استفاده کنید، به مفهوم و ساختار جمله توجه کنید. مثلاً:

  • «پیغمبر (ص)، نمونه‌ای از صداقت و راستگویی بود».

۵. معنا و دلالت فرهنگی: در استفاده از کلمه "پیغمبر" به معانی فرهنگی و دینی آن توجه داشته باشید و از به کار بردن آن در امور توهین‌آمیز یا بی‌احترامی خودداری کنید.

با رعایت این نکات، می‌توان استفاده‌ای صحیح و محترمانه از کلمه "پیغمبر" در نگارش فارسی داشت.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "پیغمبر" در جمله آورده شده است:

  1. پیغمبر اسلام، حضرت محمد (ص)، پیام‌آور خداوند به مردم بود.
  2. مردم باید به teachings پیغمبر احترام بگذارند و از آن‌ها پیروی کنند.
  3. در بسیاری از فرهنگ‌ها، پیغمبران نقش مهمی در شکل‌گیری اعتقادات دینی دارند.
  4. داستان زندگی پیغمبر در کتاب‌های مقدس به تفصیل نقل شده است.
  5. پیغمبرانی که در تاریخ آمده‌اند، هر کدام پیام خاصی برای بشریت داشته‌اند.

اگر نیاز به جملات بیشتری دارید، لطفاً بفرمایید!


واژگان مرتبط: پیامبر، نبی، فرستاده، پیغام بر، بیننده، پیش بینی کننده، غیب گو

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری