جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تاب داده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) پیچیده .بهم بافته : زلف تابداده . کمند تابداده : بینداخت آن تاب داده کمند سران سواران همی کرد بند. فردوسی . بینداخت آن تاب داده کمند سر شهریار اندرآمد ببند. فردوسی . تو دانی که این تاب داده کمند سر ژنده پیلان درآرد ببند. فردوسی . گریزان ز من تاب داده کمند بینداخت ، آمد میانم به بند. فردوسی . بر آن زلف چون تاب داده کمند به انگشت پیچید و از بن فکند. فردوسی . ز افراسیاب و ز پولادوند ز کشتی و از تاب داده کمند. فردوسی . برآویخت با دیو پولادوند بینداخت آن تاب داده کمند. فردوسی . از آن پرده ٔ سبز و اسب بلند وزآن مرد و آن تاب داده کمند. فردوسی . دو شکر چون عقیق آب داده دو گیسو چون کمند تاب داده . نظامی . خروش زیور زرتاب داده دماغ مطربان را خواب داده . نظامی . لعلش چو عقیق گوهرآگین زلفش چو کمند تاب داده . سعدی (بدایع). || سرخ کرده . برشته . بریان شده . لحم مقلو؛ گوشت بریان . حب محمص ؛دانه ٔ بریان شده و برشته . (منتهی الارب ). data معطيات، حقائق، بيانات
کلمه "تاب داده" در زبان فارسی به معنای "انعطاف پذیر" یا "قابل تغییر" است و میتواند به صورتهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. این کلمه به ویژه در متون ادبی، روانشناسی و اجتماعی کاربرد دارد. برای استفاده صحیح از این کلمه، چند نکته نگارشی و قواعدی وجود دارد:
نظم جمله: بسته به موقعیت کلمه در جمله، ممکن است به صورتهای مختلفی از آن استفاده شود. به عنوان مثال:
او تاب داده و برای مشکلاتش راهحل مییابد.
این ماده تاب داده است و میتوان آن را شکلپذیر کرد.
استفاده از فعل: اگر "تاب" به عنوان فعل در جمله استفاده شود، باید با دقت فعلها و زمانها را رعایت کرد. مثلاً:
او تاب داد، که نشاندهنده قدرت سازگاری او با شرایط است.
هر دو کلمه به هم پیوسته: "تاب داده" به عنوان یک ترکیب ثابت میتواند به درستی در میان جملات ظاهر شود و باید توجه کرد که در نوشتار، به ویژه در متون رسمی، از انواع فضاها و ویرگولها به درستی استفاده شود.
معنای کلماتی که با آن همخانواده هستند: در هنگام استفاده از "تاب داده"، دیگر واژههای همخانواده مانند "تاب" و "داده" را نیز در نظر بگیرید تا مفهوم بهتری از جمله شکل بگیرد.
حفظ انسجام معنایی: اطمینان حاصل کنید که "تاب داده" با معنی کل جمله همخوانی داشته باشد و مغایرتی با مضمون کلی نداشته باشد.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تاب داده" به درستی و بهطور مؤثر در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او با حرکات نرم، موهایش را تاب داده و به زیبایی در آفتاب میدرخشید.
باد درختان را تاب داده و برگها را به آرامی به رقص درآورده بود.
معلم با دقت نقاشی را تاب داده و هر جزئیات آن را به خوبی توضیح داد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر