جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tāj
crown  |

تاج

معنی: تاج . (اِ) کلاه جواهرنشان که سلاطین بر سر می گذارند. (فرهنگ نظام ). افسر و آن چیزی است که برای پادشاهان با زر و جواهر سازند. (از منتهی الارب ). آن است که بطور کلاه بر سر می نهند و مکلل به جواهر باشد. (آنندراج ). اکلیل و پارچه ٔ مزین بجواهر که سلاطین برپیشانی می بستند. (فرهنگ نظام ). تاج ابریشمین مکلل با جواهر. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). تاج مخصوص پادشاهان و امراء بود و غالب اوقات تاج را از طلای خالص میساختند. (قاموس کتاب مقدس ). این کلمه را هر چند عربها به تیجان جمع بسته و نیز تتویج از آن آورده اند اصلش آریایی است و در زبان ما ترکیبات بسیار چون تاجدار، تاجور و نیم تاج ، تاجبخش و کلمه ٔ اتباعی تاج و تخت و نظایر آن را ساخته اند. دیهیم (کلاه مرصع بجواهر)، افسر، رخ . پساک ، کلاه . گرزن ، خود. دیهول ، اکلیل . هجار. امام تائج ؛ امام تاجدار. تتویج ؛ افسر پوشیدن . تتوج ؛ افسر پوشیدن . (منتهی الارب )... تاج فارسی است ، اگر در پارسی باستان بجای مانده بود بایستی تاگه بوده باشد. تاج دیرگاهی است که بزبان عربی در آمده و در اشعار پیشینیان عرب بکاررفته است . همچنین تجوری جمع تجاوره معرب تاجور است که به معنی پادشاه است .
...در زبان ارمنی تگ k00l)_&tl;rb&tg;);">
... ادامه
668 | 0
مترادف: 1- افسر، ديهيم، كلاه، كليل، گرزن 2- جيفه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [معرب، مٲخوذ از پهلوی: tāg]
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: tAj
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 404
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
crown | crest , corona , miter , rostrum , coronet , copestone
ترکی
taç
فرانسوی
couronne
آلمانی
krone
اسپانیایی
corona
ایتالیایی
corona
عربی
تاج
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «تاج» در زبان فارسی یک اسم است که معانی و کاربردهای مختلفی دارد. در ادامه، برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه را بررسی می‌کنیم:

  1. نحوه نوشتار: کلمه «تاج» به طور صحیح با حرف جیم نوشته می‌شود و نیازی به استفاده از حروف اضافه یا تغییر در شکل آن نیست.

  2. جنس کلمه: «تاج» یک اسم مذکر است، هرچند که در برخی کاربردها به عنوان اسم مؤنث نیز دیده می‌شود.

  3. مفرد و جمع: شکل جمع کلمه «تاج» به صورت «تاج‌ها» یا «تاج‌ها» (با فاصله) خواهد بود. برای جمع‌سازی، در انتهای کلمه پسوند «-ها» افزوده می‌شود.

  4. استفاده در جملات:

    • «او تاج را بر سر گذاشت.»
    • «تاج‌های پادشاهان همیشه نماد قدرت و عظمت بوده است.»
  5. ترکیب‌ها و عبارات:

    • این کلمه می‌تواند در ترکیب با دیگر کلمات نیز به کار رود، مانند «تاج گل»، «تاج قهرمانی»، و «تاج سلطنتی».
  6. نکات نگارشی:

    • توجه به نوشتن صحیح آن در متن اهمیت دارد، به ویژه جلوگیری از اشتباهات املایی که ممکن است به معنای کلمه آسیب بزند.
  7. استفاده مجازی: در برخی موارد، کلمه «تاج» به صورت مجازی نیز به کار می‌رود، مثلاً در اشعار یا متون ادبی برای اشاره به زیبایی، عظمت یا مقام.

با رعایت این نکات می‌توانید در استفاده از کلمه «تاج» در نگارش خود دقت کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در ادامه چند مثال برای کلمه "تاج" در جمله ارائه می‌دهم:

  1. ملکه در جشن رسمی خود تاجی زیبا بر سر داشت.
  2. این تاج از طلا و سنگ‌های قیمتی ساخته شده است.
  3. تاج گل را به عنوان نشانه‌ای از احترام به متوفی به محل دفن او بردند.
  4. در دوران باستان، تاج نماد قدرت و سلطنت بود.
  5. او با تاجی از گل‌های تازه به مراسم عروسی خود رفت.

اگر مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا موضوع خاصی مد نظرتان است، لطفاً بگویید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری