جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
لطفا در ایجاد سرویس های جدید لام تا کام همراه ما باشید. شرکت در نظرسنجی


0
0
388
اطلاعات بیشتر واژه
واژه تازه کار
معادل ابجد 634
تعداد حروف 7
منبع لغت‌نامه دهخدا
نمایش تصویر تازه کار
پخش صوت

تازه کار. [ زَ / زِ ] (ص مرکب ) کسی که تازه کاری را شروع کرده و هنوز آنرا درست نیاموخته است . (فرهنگ نظام ). کارنادیده . کم تجربه .مبتدی . مقابل کهنه کار. ناآزموده . نوآموز در صنعت . کسی که بنوی چیزی را آموخته یا بدان پرداخته . ناشی .
novice, rookie, beginner, debutant, freshman, ham, colt, jackleg, noviciate, novitiate, tenderfoot, tiro, tyro, newcomer
مبتدئ، المترهبن، راهب مبتدئ، المبتدئ في الرياضة
مبتدی، نو اموز، جدید الایمان، ادم ناشی، نوچه، دانشجوی سال اول دانشکده، جدید الورود، تازهکار ناازموده، ژامبون، گوشت ران خوک، گوشت ران، ران خوک نمک زده، ران و کفل، کره اسب، شخص ناازموده، نوعی طپانچه، مرحله تازه کاری، کاراموزی، ادم تازه وارد، پیش اهنگ تازه کار، کاراموز


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی