تازه کار
licenseمعنی کلمه تازه کار
معنی واژه تازه کار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | novice, rookie, beginner, debutant, freshman, ham, colt, jackleg, noviciate, novitiate, tenderfoot, tiro, tyro, newcomer | ||
عربی | مبتدئ، المترهبن، راهب مبتدئ، المبتدئ في الرياضة | ||
مرتبط | مبتدی، نو اموز، جدید الایمان، ادم ناشی، نوچه، دانشجوی سال اول دانشکده، جدید الورود، تازهکار ناازموده، ژامبون، گوشت ران خوک، گوشت ران، ران خوک نمک زده، ران و کفل، کره اسب، شخص ناازموده، نوعی طپانچه، مرحله تازه کاری، کاراموزی، ادم تازه وارد، پیش اهنگ تازه کار، کاراموز | ||
واژه | تازه کار | ||
معادل ابجد | 634 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی تازه کار | ||
پخش صوت |
تازه کار. [ زَ / زِ ] (ص مرکب ) کسی که تازه کاری را شروع کرده و هنوز آنرا درست نیاموخته است . (فرهنگ نظام ). کارنادیده . کم تجربه .مبتدی . مقابل کهنه کار. ناآزموده . نوآموز در صنعت . کسی که بنوی چیزی را آموخته یا بدان پرداخته . ناشی .
novice, rookie, beginner, debutant, freshman, ham, colt, jackleg, noviciate, novitiate, tenderfoot, tiro, tyro, newcomer
مبتدئ، المترهبن، راهب مبتدئ، المبتدئ في الرياضة
مبتدی، نو اموز، جدید الایمان، ادم ناشی، نوچه، دانشجوی سال اول دانشکده، جدید الورود، تازهکار ناازموده، ژامبون، گوشت ران خوک، گوشت ران، ران خوک نمک زده، ران و کفل، کره اسب، شخص ناازموده، نوعی طپانچه، مرحله تازه کاری، کاراموزی، ادم تازه وارد، پیش اهنگ تازه کار، کاراموز