جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

decay  |

تباه شدن

معنی: تباه شدن . [ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) فاسد شدن . (ناظم الاطباء). تباه گشتن . تباه گردیدن . ضایع شدن .خراب گشتن . مختل شدن . اختلال پیدا کردن :
دل ایشان را ناچار نگه باید داشت
گویم امروز نباید که شود عیش تباه .
فرخی .
زمانه رغم مرا ای به رخ ستیزه ٔ ماه
خطی کشید بر آن عارض سپید چوماه
گمانش آنکه تبه کرد جای بوسه ٔ من
ز غالیه نشود جایگاه بوسه تباه .
فرخی (دیوان چ عبدالرسولی ص 357).
هرچه خورشید فراز آمد وبر دوست بتافت
بشدش کالبد از پرتو خورشید تباه .
منوچهری .
چون از سیل تباه شد، عیوبه ٔ بازرگان آن مرد پارسای باخیر رحمةاﷲ علیه چنین پلی برآورد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 261). بیچاره ٔ جهان نادیده آراسته و در زیور و جواهر نشسته فرمان یافت و آن کارها همه تباه شد. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 249). و از چند ثقه ٔ زاولی شنیدم که پس بنشست [سیل ] مردمان زر و سیم و جامه ٔ تباه شده می یافتند. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 263).
ملک ریان بترسید که مبادا خلق بر وی بشورند و ملک بر وی تباه شود. (قصص الانبیاء).
چو شد حالش از بینوایی تباه
نوشت این حکایت بنزدیک شاه .
(بوستان ).
خانه چون تیره و سیاه شود
نقش بر وی کنی تباه شود.
اوحدی .
|| پوسیدن . (ناظم الاطباء). گندیده و پوسیده شدن :
شود خایه در زیر مرغان تباه
هر آنگه که بیدادگر گشت شاه .
فردوسی .
|| ویران شدن . (ناظم الاطباء). منهدم شدن :
وز آن پس به بلخ اندر آمد سپاه
جهان شد ز تاراج و کشتن تباه .
فردوسی .
بدان تا ز روم اندر ایران سپاه
نیاید که کشور شود زو تباه .
فردوسی .
|| نابود و معدوم شدن . (ناظم الاطباء) : آواز دادند که رویش را بپوشید تا از سنگ تباه نشود که سرش را به بغداد خواهند فرستاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 184). || هلاک شدن : ابلیس بدان خانه فرود آمد که فرزندان ایوب نشسته بودند و زمین بلرزید تا خانه فرود آمد و همه ٔ پسران و دختران اندر زیر او تباه شدند. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
همی داشت تا شد تباه اردشیر
همه کاخ شد پر ز شمشیر و تیر.
فردوسی .
چه مایه بزرگان با تاج و گاه
از ایران شدند اندر این کین تباه .
فردوسی .
اندر آن چاه دلم زنده بدان خالک بود
ورنه تا اکنون بودی شده ده بار تباه .
فرخی .
و بیم بودکه همگان تباه شوند. (تاریخ بیهقی ). چنانکه گویند لولا الجهال لهلک الرجال ؛ یعنی اگر نه بی خردانندی مردم تباه شدی . (قابوسنامه ). و اگر نه همه تباه شدندی . (مجمل التواریخ و القصص ). || خشمگین و متنفر شدن . آشفتن . آشفته شدن : پرویز را دو خال بود هرمز ایشان را بگرفت و بزندان کرد و گفت که شماکردید تا پرویز بر من تباه شد. اکنون مرا بگوئید که وی کجاست . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
- تباه شدن چشم ؛ کور شدن : و چون از روم بازگشت او را بازداشت . مدتها تا از آن تنگی و رنج چشمش تباه شد. (مجمل التواریخ و القصص ).
- تباه شدن دل ؛ خشمگین شدن و آشفته شدن : چنین مثال دادم که سیاست این واجب کرد از آن خط که از حصیری رفت تا دل خواجه تباه نشود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 162).
- || پریشان و دل مشغول شدن :
بگفتند این پیش کاوس شاه
دل شاه کاوس زان شد تباه ...
که افراسیاب آمد و صدهزار
گزیده ز ترکان شمرده سوار.
فردوسی .
- تباه شدن دل بر کسی یا چیزی ؛ مجازاً مشتاق و شیفته شدن :
از آنکه نرگس لختی به چشم تو ماند
دلم به نرگس بر شیفته شده ست و تباه .
فرخی .
- || خشمگین شدن و آشفته شدن بر کسی :
فترات می افتاد و دل امیر بر اعیان تباه می شد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 627).
... ادامه
494 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 762
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
decay | vitiate , destroy
عربی
الاضمحلال | انحلال , تدهور , التضاؤل , تعفن , عفن , خراب , بلي , خمج , تناقض تلقائي , فساد , تفسخ , تفتت , انحط , وهن , ذوى , فسد , اضمحل , أضعف , رم , تسوس

واژگان مرتبط: فاسد شدن، خراب شدن، محو شدن، تباه شدن، پوسیدن، ضایع کردن، بلا اثر کردن، فاسد کردن، تباه کردن، معیوب ساختن، خراب کردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری