جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tajaššom
customer  |

تجشم

معنی: تجشم . [ ت َ ج َش ْ ش ُ ] (ع مص ) رنج چیزی بکشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). تکلف . (زوزنی ). رنج کشیدن . (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی ). بتکلف کار کردن و رنج آن کشیدن . (منتهی الارب ). رنج بردن . (فرهنگ نظام ). رنج و مشقت کشیدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : بی تجشمی زیادت بر زمین توان انداخت [سنگ را]. (کلیله و دمنه ). چون برادر مهین را بدید پیاده شد و رکاب او بوسه داد و گفت امیر را این تجشم نبایست فرمود. (تاریخ بیهقی ص 68). خواست که اطراف آنکار فراهم گیرد و اولیاء حشم خویش را از تجشم اعیاء مکاوحات ترفیه دهد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 37). امیرالمؤمنین الطایع در حراقه در روی دجله بتعزیت او تجشم فرمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ایضاً ص 311).
گفت روحم بهر تو خود روح چیست
هین بفرما کاین تجشم بهر کیست ؟
مولوی .
آتش نمرود را گر چشم نیست
با خلیلش چون تجشم کردنیست .
مولوی .
هر دو تجشم نمودند و به خبیص شدند و بیمن قدم و دم بزرگان ، عباس را کاری رفت و آن فتح برآمد. (المضاف الی بدایعالازمان ص 18). خدم را حرکت و تجشم این پادشاه بزرگوار دریغ است . (ایضاً ص 37).
... ادامه
336 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (تَ جَ شُّ) [ ع . ] (مص ل .)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 743
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
customer
ترکی
görüş
فرانسوی
vision
آلمانی
vision
اسپانیایی
visión
ایتالیایی
visione
عربی
زبون | عميل زبون , شخص , عميل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تجشم" در زبان فارسی به معنای "بروز پیدا کردن" یا "مظهری شدن" است. اما این کلمه به طور رایج در زبان فارسی استفاده نمی‌شود و ممکن است به اشتباه نوشته شده باشد. اگر منظور شما "تجسم" است، این کلمه به معنای "نمود یافتن" یا "شکل گرفتن" است و به عنوان یک اسم یا فعل می‌تواند در متن‌ها به کار رود.

در نظر گرفتن قواعد نگارشی برای کلمات فارسی در عموم شامل موارد زیر است:

  1. نحو: توجه به ساختار جمله و جایگاه کلمات.
  2. حروف تعریف: استفاده درست از "یک"، "این"، "آن"، "همه" و غیره.
  3. فعل: توجه به زمان فعل و تطابق آن با فاعل.
  4. توجه به املاء: نگارش صحیح کلمات و پرهیز از اشتباهات املایی.
  5. نقطه‌گذاری: استفاده صحیح از ویرگول، نقطه و سایر علائم نگارشی.

اگر سوال خاصی درباره این کلمه دارید یا اگر به دنبال اطلاعات بیشتری هستید، لطفاً بفرمایید!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. تجشم جدیدی برای بهبود سلامت روانی جامعه ارائه شده است.
  2. در این کنفرانس، درباره تجشم‌های نوین در صنعت فناوری اطلاعات بحث شد.
  3. تجشم‌های انجام شده در پژوهش، نتایج قابل توجهی را به همراه داشت.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری