جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تجمل . [ ت َ ج َم ْ م ُ ] (ع مص ) نکوحالی نمودن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). آراسته شدن و جمال و نیکویی روی رابر خود بستن . (شرح قاموس ). خود را زینت دادن و آراسته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شأن و شکوه و جمال و آرایش خود نمودن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). آراستن و نیک ساختن خود را. (از اقرب الموارد). خود را زیبا نمایاندن به آراستن و تکلف در گفتار. (قطر المحیط). آرایش نمودن . (فرهنگ نظام ). || (اِ) آنچه آراستن را بکار آید. وسایل زینت و آرایش . آنچه موجب نشان دادن شکوه و خودنمایی باشد : پار از ده اندرآمد چون مفلسی غریب بی فرش و بی تجمل و بی رنگ و بی نگار. فرخی . صواب چنان نمود ما را که فرزند امیر سعید را با تو بفرستیم ، ساخته با تجملی بسزا. (تاریخ بیهقی ). آنچه رسم است که اولیاء عهود را دهند از غلام و تجمل و آلت ... ما را فرمود. (تاریخ بیهقی ). بی اندازه مال ... بیش از حد و از هر چیزی که از زینت و تجمل پادشاهی بود. (تاریخ بیهقی ). چونکه نیندیشی از سرایی کآنجا با تو نیاید سرای و مال و تجمل . ناصرخسرو. نامه ای فرمود نوشتن به والی بلخ تا برمک را به دمشق فرستد و اگر صد هزار دینار در برگ راه و تجمل او را بکار آید بدهد. (تاریخ بخارا). به اختیاربه قلعه ٔ غزنه رفت و به حبس رضا داد و اسباب تجمل تفصیل کرد و به سلطان فرستاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 360). سلطان از جهت رفع درجت و اعلای مرتبت پسر، هرات به او داد با اموال بسیار و تجمل فراوان وزینت و ساز پادشاهانه . (ایضاً ص 396). || (مص ) خود را مسکین و مستمند نشان ندادن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط): و اذا تصبک خصاصة فتجمل . (اقرب الموارد). || پیه گداخته را خوردن . (شرح قاموس ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط)(آنندراج ) (ناظم الاطباء): تجملی و تعففی ؛ یعنی پیه گداخته بخور و مانده ٔ شیر را که از پستانست بیاشام . (اقرب الموارد). || به اشتر نشستن . شترسواری : لک التسع من الثمن و بالکل تحکمت تجملت تبغلت و ان عشت تفیلت . صقر البصری در حق عائشه (از منتهی الاَّمال ص 171). 1- تشريفات، تكلف، جاهوجلال، دبدبه، دستگاه، شكوه، طمطراق، طنطنه
2- آراستن، زينت يافتن luxe, pomp, frill, luxury ترف، الرفاه lüks luxe luxus lujo lusso شکوه، جاه، طمطراق، فرهی، حشمت، حاشیه چیندار، لذت، چین، زوائد، تزئينات
کلمه "تجمل" در زبان فارسی به معنای زینت، زیبایی یا تجملات زندگی است. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته وجود دارد که میتواند مفید باشد:
نحوه نوشتار: کلمه "تجمل" به صورت صحیح با "ت" و "ج" و "م" و "ل" نوشته میشود و نباید با دیگر حروف اشتباه گرفته شود.
جایگاه کلمه: "تجمل" میتواند در جملات به عنوان اسم به کار رود و معمولاً با صفات توصیفی و قیدهای مربوط به خود ترکیب میشود. به عنوان مثال: "تجمل زندگی" یا "تجملات بیمورد".
نحو و ساختار جملات: در جملات، باید توجه داشت که "تجمل" به عنوان موضوع، مفعول یا complemento میتواند به کار رود. به عنوان مثال:
"او به تجملگرایی علاقه دارد." (موضوع)
"تجمل زندگی آنها بسیار چشمگیر است." (مبتدا و خبر)
استفاده درست: از "تجمل" در متنهای رسمی و ادبیات استفاده کنید و مراقب باشید که در نوشتههای غیررسمی از معادلهای محاورهای یا اصطلاحات عامیانه استفاده نکنید.
جمع: جمع "تجمل" به شکل "تجملات" است و در جملات باید به آن توجه شود.
با رعایت این نکات، میتوان نوشتاری صحیح و موثر با استفاده از کلمه "تجمل" داشت.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تجمل" در جمله آورده شده است:
زندگی او پر از تجمل و زیباییهای غیرضروری بود.
برخی افراد به خاطر تجمل و ظاهرسازی، از واقعیات زندگی غافل میشوند.
برای او، تجمل تنها یک ظاهر فریبی بود که به سرعت از بین میرود.
مراسم عروسی آنها به خاطر هزینههای بالا و تجملات بیحد و حصر مورد انتقاد قرار گرفت.
تجمل و اسراف در مصرف منابع، به رواج فرهنگ ناپسند در جامعه منجر میشود.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر