جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tarā
you  |

ترا

معنی: ترا. [ ت ُ ] (ضمیر + حرف اضافه ) (از «تَُ »، مخفف «تو» + «را») ترکیبی باشد از «تو» و «را» که در محاورات و کتابت «واو» را می اندازند. (برهان ).کلمه ٔ خطاب . (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا). کلمه ٔ خطاب بمفعول ... بهر تقدیر مرکب است از لفظ تو و کلمه ٔ را، و لفظ تو اکثر به واو اشمام خوانده میشود و آن حکم ضمه دارد که در تقطیع واجب الحذف است بلکه در خواندن نیاید، و این واو را بحالت ترکیب ننویسند مگر در صورتی که کلمه ٔ را از لفظ تو جدا واقع شود. (آنندراج ).در اصل «تو را» بود. (شرفنامه ٔ منیری ) :
ترا در دو گیتی برآورده اند
بچندین میانجی بپرورده اند.
فردوسی .
گفت بر من فروش باغ ترا
تا دهم روشنی چراغ ترا.
نظامی (از شرفنامه ٔ منیری ).
جسم ترا پاک تر از جان کنی
چونکه چهل روز بزندان کنی .
نظامی .
من ای گل دوست میدارم ترا کز بوی مشکینت
چنان مستم که گویی بوی یار مهربان آید.
سعدی .
|| بمعنی خود را هم هست . (برهان ). بمعنی خود را نیز آمده . (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا)(از شرفنامه ٔ منیری ). بمعنی خود را نیز تأویل میتوان کرد. (آنندراج ) :
خواهی تا توبه کرده رطل بگیرد
زخمه ٔ غوش ترا بفندق تر گیر.
عماره .
گربیارند و بسوزند و دهندت بر باد
تو بسنگ تکژی نان ندهی باب ترا.
لبیبی .
|| گاهی بمعنی مضاف الیه نیز آید، در این صورت کلمه ٔ «را» بمعنی «برای » باشد. (آنندراج ) :
قسمی که ترا نیافریدند
گر سعی کنی میسرت نیست .
سعدی .
|| بتو. با تو :
آنچه بخروار ترا داده اند
با تو به پیمانه بماند و قفیز.
کسائی .
... ادامه
389 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [قدیمی]
مختصات: (تَ) (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 601
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
you | thee
ترکی
tera
فرانسوی
téra
آلمانی
tera
اسپانیایی
tera
ایتالیایی
tera
عربی
تيرا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ترا" در زبان فارسی به عنوان یکی از ضمایر متصل به کار می‌رود و کاربردهای مشخصی دارد. در زیر قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه بیان می‌شود:

  1. استفاده به عنوان ضمیر: "ترا" به عنوان ضمیر دوم شخص مفرد در زبان فارسی به کار می‌رود و در جملات به معنای "تو" یا "شما" است که به صورت مختصر و سمبلیک استفاده می‌شود.

  2. حالت نامهره و فعل: وقتی "ترا" به عنوان مفعول در جمله استفاده می‌شود، معمولاً بعد از فعل قرار می‌گیرد. مثلاً: «من ترا می‌شناسم.» در این جمله، "ترا" مفعول فعل "می‌شناسم" است.

  3. تفاوت با "تو": "تو" به عنوان ضمیر ندا (ضمیر فاعلی) استفاده می‌شود، در حالی که "ترا" به عنوان ضمیر مفعولی به کار می‌رود. بنابراین نمی‌توان به جای "ترا" از "تو" استفاده کرد.

  4. قواعد نگارشی:
    • در نگارش رسمی و ادبی، "ترا" می‌تواند به شکل «تَرا» نیز نوشته شود.
    • در نثر یا شعر، استفاده از "ترا" معمولاً به فضای محاوره‌ای و عاطفی می‌افزاید.
    • در ادبیات کهن، از "ترا" به وفور استفاده شده و می‌تواند نشان‌دهنده‌ی احساسات عمیق و صمیمیت باشد.

در نهایت، استفاده صحیح از "ترا" در جملات مختلف به تقویت مهارت‌های نگارشی و گفتاری کمک می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. من همیشه به خاطر حمایت‌های تو، سپاسگزارم و می‌دانم که برای موفقیت من، خیلی زحمت کشیده‌ای، چون تو را دوست دارم.
  2. این روزها، هوای دلمان را تو تغییر داده‌ای و هر لحظه بودن تو، برایم ارزشمند است.
  3. وقتی به گذشته فکر می‌کنم، لحظات شاد و معناداری را که با تو گذرانده‌ام، هیچ‌گاه فراموش نخواهم کرد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری