جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تربیت . [ ت َ ی َ ] (از ع ، مص ) تربیة. پرورانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پروردن . (دهار) (زوزنی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). پروردن و آموختن ، وبا لفظ دادن و کردن مستعمل . (آنندراج ) : بی تربیت طبیب رنجورم بی تقویت علاج بیمارم . مسعودسعد. ... و بمزیت تربیت و ترشیح مخصوص شدم .(کلیله و دمنه ). یزدانْش زلعنت آفریده وز تربیتش جهان پشیمان . خاقانی . خاک را زنده کند تربیت باد بهار سنگ باشد که دلش زنده نگردد به نسیم . سعدی . دریغ آمدم تربیت ستوران و آینه داری در محلت کوران . (گلستان ). تربیت یکسان است ولیکن طبایع مختلف . (گلستان ). فی الجمله پسر در قوت و صنعت سر آمد... تا بحدی که پیش ملک آن روزگار گفته بود استاد فضیلتی که بر من دارد از روی بزرگیست و حق تربیت ، وگرنه بقوت ازو کمتر نیستم . (گلستان ). حقوق تربیتت را که در ترقی باد زبان کجاست که در حضرتت فروخوانم ؟ صائب . - باتربیت ؛ باادب و بادانش . (ناظم الاطباء). - بی تربیت ؛ بی ادب . بی دانش . (ناظم الاطباء). - تعلیم و تربیت ؛ آموزش و پرورش . || تأدیب و سیاست . (ناظم الاطباء) : اگر از سختی ایام شودآدم نرم روی من تربیت سیلی استاد کند. صائب . رجوع به تربیة و «تعلیم و تربیت » شود. || ترقی و برتری . (ناظم الاطباء). || احسان و تفقد نسبت به شاعر و دیگر زیردستان . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : امیر [ مسعود ] وی [ خواجه احمدحسن ] را گرم پرسید و تربیت ارزانی داشت و به زبان نیکوئی گفت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 144). تا حضرت خلافت با وی [ فضل بن ربیع ] بسر رضا آمد... و امیدوار تربیت و اصطناع فرمود. (تاریخ بیهقی ). و این تشریف که خلیفه فرمود بدو رسانید... و امیدوار دیگر تربیت ها گرداند. (تاریخ بیهقی ). با آنکه ملک عادل انوشیروان کسری بن قباد را سعادت ذات ... و تربیت خدمتکاران حاصل است می بینیم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد. (کلیله و دمنه ). هرکه هست بر اندازه ٔ تربیت ملک از او فایده بر تواند داشت . (کلیله و دمنه ). تربیت پادشاه برقدر منفعت باید. (کلیله و دمنه ). گر یابد از تو تربیتی کان خاطرش خندد ز قدر گوهر نظمش بر آفتاب . خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 60). || غذا و روزی دادن . (ناظم الاطباء). 1- پرورش، تاديب، تعليم، تهذيب،
2- فرهنگ، فرهيختگي، نزاكت
3- پروراندن، پروردن، پرورش دادن upbringing, nurture, pedagogy, cultivation, steerage, civility, gentry, gentrice, manner, pedagogics, education تنشئة، تربية eğitim éducation ausbildung educación formazione scolastica روش اموزش و پرورش بچه، پرورش، تغذیه، غذا، بار اوردن بچه، تعلیم، فن تعلیم، فن اموزش وپرورش کودک، للگی، نواموزی، کشت، زراعت، ترویج، تهذیب، راهنمایی، هدایت، اداره، سکان، نزاکت، نجابت و رفتار خوب، مردمی، مدارا، اصالت، مردمان محترم و با تربیت، نجابت، روش، چگونگی، طرز، رفتار، طریقه
کلمه "تربیت" در زبان فارسی به معنای پرورش و آموزش است. در استفاده از این کلمه، نکات و قواعد نگارشی و گرامری مهمی وجود دارد که میتوان به آنها اشاره کرد:
فارغ از فعل: کلمه "تربیت" میتواند به عنوان اسم و یا به شکل فعل (تربیت کردن) مورد استفاده قرار گیرد. در صورت استفاده به عنوان اسم، معمولاً به معنای فرایند یا نتیجهی پرورش است.
استفاده از پیشوندها و پسوندها: برای تغییر معنای کلمه یا ساخت واژههای جدید میتوانید از پسوندها و پیشوندهای مختلف استفاده کنید. به عنوان مثال:
تربیت کننده (نفر یا چیزی که تربیت میکند)
تربیتپذیر (نفر یا چیزی که میتواند تربیت شود)
تطابق با قواعد فعل: وقتی "تربیت" به عنوان فعل استفاده میشود، باید به زمان و فاعل جمله توجه شود. مثلاً:
"او فرزندانش را تربیت میکند."
"آنها به خوبی تربیت شدهاند."
جملات و ترکیبات: "تربیت" میتواند در جملات مختلف به کار رود، به عنوان مثال:
"تربیت صحیح کودکان بسیار مهم است."
"تربیت میتواند تأثیر زیادی بر شخصیت فرد داشته باشد."
استفاده از قیدها و صفات: میتوانید کلمه "تربیت" را با قیدها و صفات مختلف توصیف کنید:
"تربیت اصولی"
"تربیت مؤثر"
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تربیت" به شکل صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "تربیت" در جملات مختلف آورده شده است:
تربیت صحیح کودکان نقش مهمی در شکلگیری شخصیت آنها دارد.
او به تربیت سگش توجه ویژهای دارد و هر روز با او تمرین میکند.
تربیت افراد در محیطهای آموزشی میتواند تأثیر زیادی بر آینده جامعه داشته باشد.
بسیاری از والدین به دنبال روشهای بهتری برای تربیت فرزندان خود هستند.
تربیت درست میتواند به افزایش اعتماد به نفس و استقلال افراد کمک کند.
اگر نیاز به جملات بیشتری دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: روش اموزش و پرورش بچه، پرورش، تغذیه، غذا، بار اوردن بچه، تعلیم، فن تعلیم، فن اموزش وپرورش کودک، للگی، نواموزی، کشت، زراعت، ترویج، تهذیب، راهنمایی، هدایت، اداره، سکان، نزاکت، نجابت و رفتار خوب، مردمی، مدارا، اصالت، مردمان محترم و با تربیت، نجابت، روش، چگونگی، طرز، رفتار، طریقه