جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ترسان . [ ت َ ] (نف ، ق ) خائف . (ناظم الاطباء). ترسنده . در حال ترسیدن . بیم زده . هراسان : مباشید ترسان ز تخت و کلاه گشاده ست بر هر کسی بارگاه . فردوسی . نشست از بر تازی اسب سمند همی تاخت ترسان ز بیم گزند. فردوسی . شنیدم سخنهای ناسودمند دلم نیست ترسان ز بیم گزند. فردوسی . دژم و ترسان کی بودی آن چشمک تو گر نکردیش بدان زلفک چون زنگی بیم . ابوحنیفه ٔ اسکافی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 389). در حالتی که خواهان است چیزی را که نزد او است از ثواب و ترسانست از بدی حساب . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 312). خواجه بونصر مشکان سخت ترسان می بود. (تاریخ بیهقی ). از آن ترس کو از تو ترسان بود. اسدی . گر مار نه ای ، مردمی ، از بهر چرااند مؤمن ز تو ناایمن و ترسان ز تو ترسا؟ ناصرخسرو. موسی ترسان از پیش مادر بیرون آمد. (قصص ص 92). چو پیوسته ترسان بود و از هر چیزی گریزان . (نوروزنامه ٔ منسوب به خیام ). عجب ترسانم از هر ماده طبعی اگرچه مبدع فحلم درین فن . خاقانی . نیک ترسانم از فساد جهان مهر کار از صلاح بفرستد. خاقانی . گرگ ظلم از عدل او ترسان چو مار از چوب از آنک عدل او ماری ز چوب سرشبان انگیخته . خاقانی . ز غم ترسان به هشیاری و مستی چو مار از سنگ و گرگ از چوبدستی . نظامی . یکی از وزرا پیش ذوالنون مصری رفت و همت خواست که روز و شب بخدمت سلطان مشغولم و هنوز از عقوبتش ترسان . (گلستان ). دلش داد گوینده ٔ راه بین که ترسان بود مرد کوتاه بین . امیرخسرو. آنچه فخرالدوله از آن خائف و ترسان بود از او بکفایت کرد. (تاریخ قم ص 8). بزدل، خايف، متوحش، مرعوب، هراسان afraid, fearful, tremulous, scarey, scary, tremulant, trepid, scared خائف، متأسف korkmuş effrayé verängstigt asustado impaurito ترسیده، سراسیمه، ترسنده، هراسناک، ترس اور، ژیان، بیم ناک، مرتعش، لرزنده، تحریر دار، لرزش دار، ترسناک، لرزش، تحریر، لرزان، مرتعش کننده
کلمه "ترسان" در زبان فارسی به عنوان صفت یا فعل به کار میرود و به معنای ایجاد ترس یا ایجاد وحشت در دیگران است. قواعد نگارشی و نحوی مربوط به این کلمه شامل موارد زیر است:
استفاده به عنوان صفت: "ترسان" میتواند به عنوان صفت برای توصیف کسی یا چیزی که موجب ترس میشود به کار رود. به عنوان مثال:
«او مردی ترسان است.»
استفاده به عنوان فعل: این کلمه به عنوان فعلی در زمان حال استمراری نیز میتواند به کار رود. به عنوان مثال:
«او در حال ترساندن بچههاست.»
ساختار جملات: هنگام استفاده از "ترسان"، لازم است ساختار جملات به گویایی و ربط معنایی توجه شود. به عنوان مثال:
«صدای او بچهها را ترساند.»
ترکیب با افزونها: "ترسان" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود یا به صورت پسوند به کلمات دیگر اضافه شود تا معانی متفاوتی ایجاد کند. به عنوان مثال:
«ترساننده» (کسی که ترس ایجاد میکند)
نگارش صحیح: در نوشتن این کلمه، توجه به رسمالخط فارسی ضروری است تا از بروز اشتباهات نگارشی جلوگیری شود.
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "ترسان" در متون فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "ترسان" در جملهها آورده شده است:
صدای ناگهانی گربه، بچه را ترسان کرد.
فیلم ترسناک آنقدر ترسان بود که هیچکس نمیتوانست آن را ببیند.
او با داستانهای ترساندن دوستانش را در اطراف آتش سرگرم کرد.
برخورد با آن حیوان وحشی باعث شد که تمام افراد حاضر ترسان شوند.
در تاریکی شب، صدای زوزهٔ باد احساس ترسانی به او داد.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر