جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تسلط. [ ت َ س َل ْ ل ُ ] (ع مص ) گماشته شدن . (تاج المصادر بیهقی ). برگماشته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || دست یافتن . (زوزنی ). بر کسی دست یافتن و غلبه کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). غالب گشتن و چیره شدن . (ناظم الاطباء). غالب شدن و دست یافتن بر کسی باقوت و قدرت . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). مسلطشدن بر کسی . (از المنجد): سلطه اﷲ علیهم فتسلط؛ چیره کرد و غالب نمود خدای او را بر ایشان پس چیره شد. غلبه و چیرگی و دست یافتگی . (ناظم الاطباء): تسلط و اقدام شیر مقرر است . (کلیله و دمنه ). || استقلال و تصرف با قدرت و حکومت مستقل . (ناظم الاطباء). 1- توانايي، قدرت، قوت
2- استيلا، تسخير، تصرف، تفوق، چيرگي، سلطه، سيطره، غلبه
3- اميري، پادشاهي، پيشوايي، فرمانروايي، كيايي
4- احاطه، تبحر، خبرگي، مهارت متهور شدن، شكست خوردن
1- چيرهشدن، غلبه يافتن، مسلط شدن dominance, authority, domination, hegemony, possession, predomination, gripe هيمنة، سيطرة ustalık la maîtrise meisterschaft maestría padronanza نفوذ، سبقت، اختیار، اجازه، اعتبار، چیرگی، فرمانروایی، برتری، اولویت، استیلاء، پیشوایی، مالکیت، دارایی، ثروت، خون سردی، حکمفرمایی، گله، شکایت، گیر، چنگ، درد سخت
کلمه "تسلط" در زبان فارسی به معنای مهارت یا آگاهی عمیق نسبت به یک موضوع، فن یا مهارت است. در نگارش و استفاده از این کلمه، توجه به چند نکته نگارشی و قواعدی اهمیت دارد:
نوشتار صحیح: کلمه "تسلط" باید به همین شکل نوشته شود و از اشتباهات املایی نظیر "تسلطت" یا "تسلطی" پرهیز شود.
نحوه استفاده: این کلمه معمولاً به عنوان اسم و در جملات به شکلهای مختلف به کار میرود. مثلاً:
او بر زبان انگلیسی تسلط دارد.
تسلط به قواعد ریاضی برای این آزمون ضروری است.
پسوندها و پیشوندها: میتوانید از پسوندها و پیشوندهایی برای شکلدهی به واژههای مرتبط استفاده کنید، مانند:
تسلط پذیر (مفهموم مثل "توانایی برای تسلط بر چیزی")
تسلط یافتن (فعل از "تسلط")
قیدها: به هنگام استفاده از "تسلط"، گاهی قیدهایی برای روشنتر کردن معنی نیاز است، مانند:
او به زبان فرانسوی تسلط نسبی دارد.
تسلط عمیق به مباحث فلسفی.
جملات ترکیبی: "تسلط" میتواند در جملات ترکیبی قرار بگیرد تا معنا و مفهوم خاصتری را بیان کند:
تسلط او بر مباحث روانشناسی باعث شد که به عنوان مشاور شناخته شود.
با رعایت این موارد، میتوانید به خوبی از کلمه "تسلط" در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در زیر چند مثال برای استفاده از کلمه "تسلط" در جمله آوردهام:
او بر زبان انگلیسی تسلط کاملی دارد و میتواند به راحتی با افراد خارجی صحبت کند.
تسلط بر مهارتهای مدیریت زمان میتواند به افزایش بهرهوری کمک کند.
این کتاب به شما کمک میکند تا بر مبانی ریاضی تسلط پیدا کنید.
تسلط او بر موضوعات علمی، او را به یکی از بهترین اساتید دانشگاه تبدیل کرده است.
برای موفقیت در این شغل، تسلط بر مهارتهای ارتباطی ضروری است.
اگر نیاز به جملات بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!