جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تعجب . [ ت َ ع َج ْ ج ُ ] (ع مص ) شگفت داشتن . (دهار).به شگفت آمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). در شگفت افتادن . (آنندراج ). || فریب دادن و در فتنه انداختن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ)انفعال نفس از آنچه سببش پوشیده باشد. (از اقرب الموارد). انفعالیست نفس را گاه شعور به امری که سبب آن پوشیده بود و چون سبب ظاهر شود تعجب برطرف گردد. || شگفتی . حیرت . (ناظم الاطباء) : دهقان به تعجب سر انگشت گزانست . منوچهری . مر ندما را از آن فزود تعجب کردند از وی سؤال از سبب آن . ابوحنیفه ٔ اسکافی . استادم بونصر را بخواند تا آنچه از اریارق رفته بوداز تهور و تعدیها، چنانکه دشمنان القاء کنند و بازنمایند وی همه بازنمود، چنانکه غازی به تعجب بماند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 229). نسخت آن به رشید عرضه کردند سخت شاد شد و به تعجب بماند. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 424). من به تعجب به خود فروشده زین خواب کز خضر آواز السلام برآمد. خاقانی . انگشت تعجب جهانی از گفت و شنید ما به دندان . (گلستان ). و رجوع به ترکیبهای این کلمه شود. || (اصطلاح بدیع) این صنعت چنان باشد که شاعر در بیت از چیزی تعجب و شگفتی نماید. مثالش ادیب ترک گوید: یا شمعاً یضی ٔ بلاانطفاء و یا بدراً یلوح بلا محاق فانت البدر ما معنی انتقاصی و انت الشمع ما سبب احتراقی . مثالش از شعر پارسی ، عنصری را: نیستی دیوانه بر آتش چرا غلتی همی نیستی پروانه گرد شمع چون جولان کنی . دیگر من گویم : من چرا دارم نگویی آب در دیده مقیم گر تو داری چاه دانم در زنخدان ای پسر. (حدایق السحر فی دقایق الشعر ص 84). 1- بهت، حيرت، خيرگي، شگفتي، عجب
2- بهشگفت آمدن، حيرت كردن، شگفتزده شدن wonder, surprise, marvel, amaze, amazement, admiration, wonderment عجب، تساءل، تعجب، اندهش، ذهل، شك، تمنى، العجب، معجزة، دهشة، عجيبة، انشداه، عجيب، رائع، عجائبي، سحري، مدهش، يتعجب sürpriz surprendre Überraschung sorpresa sorpresa شگفت، حیرت، غریبه، اعجوبه، تحیر، شگفتی، اعجاز، معجزه، خرق عادت، چیز شگفت، خیرگی، تحسین، پسند، چیز شگفت انگیز
کلمه «تعجب» به معنی شگفتی و تحیر است، و بهطور کلی در متون فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نکات نگارشی مرتبط با کلمه «تعجب» اشاره میکنیم:
۱. کاربرد واژه:
تعجب بهعنوان اسم: میتواند بهعنوان اسم برای اشاره به حالت شگفتی یا تحیر استفاده شود. مثلاً: «تعجب او از این خبر واضح بود».
جملات تعجبی: جملاتی که برای بیان شگفتی و تحیر بهکار میروند، معمولاً با فعلهای حرکتی یا توصیفی همراهی میشوند. مثلاً: «چقدر زیباست!»
۲. ساخت جملات تعجبی:
جملات خبری: برای بیان تعجب از جملات خبری استفاده میشود که به صورت مثبت یا منفی میباشند. مثلاً: «چه خبر عجیبی!» یا «چقدر او سریع است!»
۳. نشانههای تعجب:
نقطه تعجب: در انتهای جملات تعجبی از نقطه تعجب (!) استفاده میشود. این نشانه نشاندهنده شگفتی یا هیجان بیشتری است.
۴. استفاده از قیدهای تعجب:
میتوان از قیدهای تعجبی مانند «چقدر»، «چگونه»، «چنین» و ... برای تقویت مفهوم تعجب در جملات استفاده کرد. مثلاً: «چقدر زیبا دوخته شده است!»
۵. رعایت فصل و لحن:
در نوشتار رسمی، سعی کنید از زبان و لحن مناسب استفاده کنید و از جملات تعجبی بهطور مناسب و در حد مطلوب استفاده کنید.
۶. پرهیز از تکرار:
از تکرار بیش از حد جملات و کلمات تعجبی خودداری کنید تا نوشته شما روانتر و متنوعتر باشد.
توجه به این نکات میتواند به بهبود نگارش و استفاده از کلمه «تعجب» و جملات تعجبی کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال از جملههایی که کلمه "تعجب" در آنها به کار رفته است:
همه به ماجرای او گوش دادند و با تعجب به یکدیگر نگاه کردند.
وقتی او نتیجه را دید، به شدت تعجب کرد.
تعجب او از این موضوع به حدی بود که زبانش بند آمد.
هیچ کس انتظار نداشت که او در چنین موقعیتی اینقدر خوب عمل کند و تعجب همه را برانگیخت.