جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ta'zim
bow  |

تعظیم

معنی: تعظیم . [ت َ ] (ع مص ) بزرگ داشتن و بزرگ گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). بزرگ داشتن و بزرگ کردن . (زوزنی ). بزرگ داشتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بزرگ کردن و بزرگ داشتن و به بزرگی صفت نمودن و بزرگ شمردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). توقیر و احترام و حرمت و تکریم و ادب و سلوک متواضعانه و کرنش . (ناظم الاطباء). تفخیم و تکبیر و تبجیل . (اقرب الموارد). بزرگداشت . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
شادمان باد و بر هر مهی او را تبجیل
کامران باد و بر هر شهی او را تعظیم .
فرخی .
چون به مجلس خان حاضر شوی سلام ما [ مسعود ] بر سبیل تعظیم و توقیر به وی رسانی . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 210).
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم .
ناصرخسرو.
هنراز رای او برد تعظیم
خرد از طبع او کند تلقین .
مسعودسعد.
درآن جانب هیبت او به رعایت رسانیده ام و شرطتعظیم ... هرچه تمامتر بجای آورده . (کلیله و دمنه ).
همتی دارد چنان کافلاک با لوح قلم
کمترین جزوی است اندر دفتر تعظیم او.
خاقانی .
بی فر او چه سنجد تعظیم سنجری
بی پادشاه این چه بود پادشای خاک .
خاقانی .
تو خسرو خاوری وز امرت
تعظیم به خاوران ببینم .
خاقانی .
توقیر من بتحقیر و تعظیم به توهین بدل گردد. (سندبادنامه ص 72).
بسوزند و ریزند یکسر بچاه
ندارند تعظیم نعمت نگاه .
نظامی .
تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب
کاین مدح آفتاب بتعظیم شأن تست .
سعدی .
این قدر تعظیم دینشان را خرید
کز مری آن دست و پاهاشان برید.
مولوی .
نشست شعله ام از پا و سوختن برخاست
نفس گداخته را رنگ میدهد تعظیم .
میرزا بیدل (از آنندراج ).
و رجوع به ترکیبهای این کلمه شود. || در تداول فارسی امروز دوتا شدن چون راکعی به نشانه ٔ خضوع و تکریم در برابر بزرگی . دوتا شدن در مقابل شاهی یا امیری به قصد زمین بوسی و تکریم و با «کردن » صرف شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || در فرهنگ مصطلحات عرفا آرد: تعظیم عبارت از تواضع و تذلل در پیشگاه ذات احدیت است و معرفت عظمت حق است و آن مرکب از دو رکن است یکی علم و دیگری حال و موقعی که معرفت به عظمت چیزی حاصل شد،نفس مذعن بدان شده و منقاد شده و ذلیل شده و خاشع شود و مستکین عظمت آن گردد و اول مرحلة تعظیم عبارت از تعظیم امر و نهی است که اصل است . دوم آنکه از حق وعدالت منحرف نشده و از حکمت بالغه عدول نکند. سوم آن که غیر از خدا را ملجاء خود نداند و بر خود حقی نبیند. (شرح منازل ص 136 بنقل فرهنگ مصطلحات تألیف دکتر سجادی ). || استخوان استخوان بریدن گوسفند را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || در امر بزرگ درآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
... ادامه
480 | 0
مترادف: 1- احترام، اعظام، بزرگداشت، تكريم، حرمت، كرنش
متضاد: تحقير 1- احترام كردن، بزرگ داشتن، حرمت گذاشتن، كرنش كردن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: (تَ) [ ع . ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: ta'zim
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1420
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
bow | obeisance , inclining , curtsey , curtsy
ترکی
boyun eğmek
فرانسوی
s'incliner
آلمانی
sich verbeugen
اسپانیایی
reverencia
ایتالیایی
inchinarsi
عربی
قوس | انحناءة , مقدمة السفينة , تقوس , قوس الكمان , النبال , التواء , عقدة أنشوطية , حلقة المفتاح , إطار عدستي النظارة , أحد ذراعي النظارة , المجذف الأمامي للسفينة , أذعن , انحنى , سحق , عبر عن شئ , خضع , وتر , عبر عن شئ بالإنحناء , قَوس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تعظیم" به معنای بزرگداشت و احترام گذاشتن به چیزی یا کسی است. در نگارش و استفاده از این کلمه، توجه به قواعد زیر می‌تواند مفید باشد:

  1. نوشتن صحیح کلمه: کلمه "تعظیم" به همین شکل و با همین املاء نوشته می‌شود. املای آن را باید رعایت کرد.

  2. نحوه استفاده:

    • فعل: می‌توان آن را به عنوان فعل به کار برد. به عنوان مثال: «ما به معلمان خود تعظیم می‌کنیم».
    • اسم: همچنین می‌تواند به عنوان اسم نیز به کار رود: «تعظیم باید در فرهنگ ما نهادینه شود».
  3. رابطه با دیگر کلمات:

    • می‌توان از این کلمه در ترکیب با دیگر واژه‌ها استفاده کرد. به طور مثال: «تعظیم و تکریم»، «تعظیم به مقام علم».
  4. نگارش رسمی و غیررسمی:

    • در متون رسمی و ادبی، استفاده از "تعظیم" به عنوان یک کلمه با بار معنایی معنادار و محترمانه توصیه می‌شود.
    • در زبان محاوره‌ای نیز ممکن است به واژگان ساده‌تر اشاره شود، اما "تعظیم" همچنان یک واژه محترمانه باقی می‌ماند.
  5. نقطه‌گذاری:
    • در جملات، بسته به موقعیت کلمه، نقطه‌گذاری صحیح را فراموش نکنید. به عنوان مثال: «تعظیم در مقابل بزرگ‌ترها، نشانه ادب است.»

به یاد داشته باشید که استفاده صحیح از واژه‌ها و رعایت قواعد نگارشی به انتقال بهتر معنا کمک می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "تعظیم" در جمله آورده‌ام:

  1. او در مقابل استاد خود به نشانه احترام تعظیم کرد.
  2. تعظیم به ارزش‌ها و اعتقادات دیگران نشانه بزرگواری است.
  3. در فرهنگ ما، تعظیم به بزرگترها یک رفتار پسندیده محسوب می‌شود.
  4. هنگام ورود به معبد، زائران به علامت احترام تعظیم می‌کنند.
  5. تعظیم در برابر علم و دانش، نشان‌دهنده تواضع فرد است.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: کمان، قوس، سجود، تواضع، کرنش، تمایل، میل، ادب

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری