جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تقرب . [ ت َق َرْ رُ ] (ع مص ) نزدیکی جستن . (دهار). نزدیکی جستن بچیزی و چنین است تقرب الی اﷲ تعالی بشی ٔ؛ یعنی نزدیکی جست بخدای بوسیله ٔ آن چیز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). نزدیک شدن و نزدیکی جستن .(آنندراج ) : شرمم می آید که او را [منوچهربن قابوس را] رد کنم با چندین خدمت که کرد و تقرب که نمود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 131). علی تکین رسولی خواهد فرستاد و تقرب او قبول خواهد بود. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 360). مردمان را چون مقرر شد وزارت او تقرب خواهد بود. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 360). فایده ٔ تقرب به ملوک رفعت منزلت است . (کلیله و دمنه ). قرناً بعد قرن ذخایر و اعلاق جواهر بر وجه تقرب بدان جایگاه نقل کرده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 303). از جمله ٔغلامان بهاءالدوله یکی سر او برداشت و به تقرب پیش بهاءالدوله آورد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ایضاً ص 341). مجنون ز خوش آمد سلامش بنمود تقربی تمامش . نظامی . یکی از جمله ٔ صالحان بخواب دید پادشاهی را در بهشت و پارسایی در دوزخ ... ندا آمد که این پادشه به ارادت درویشان در بهشت است و این پارسا به تقرب پادشاهان در دوزخ . (گلستان ). || دست برتهیگاه نهادن . || شتابی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ترتیب مقدمات است بر آن وجه که مطلوب را فائدت دهد. و گفته اند که آوردن دلیل است بر وجهی که لازم مدعی باشد. گفته اند قرار دادن دلیل است مطابق مدعی . (از تعریفات جرجانی ). 1- خويشي، قرب، نزديكي
2- تقريب تباعد، بيگانگي approach نهج، مقاربة، اقتراب، منهاج، أسلوب التعامل، طري، دنا، الأجتماع به والتحدث به، اقترب، قرب، اتصل، اقترح، فاتح، ضاهى، لفت إنتباهه، تقرب إليه، يقترب yaklaşmak approche ansatz acercarse approccio
نهج|مقاربة , اقتراب , منهاج , أسلوب التعامل , طري , دنا , الأجتماع به والتحدث به , اقترب , قرب , اتصل , اقترح , فاتح , ضاهى , لفت إنتباهه , تقرب إليه , يقترب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تقرب" در زبان فارسی به معنای نزدیک شدن یا به دست آوردن نزدیکی است. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه، نکات زیر حائز اهمیت است:
نوشتار صحیح: کلمه "تقرب" در نوشتار باید به همین شکل نوشته شود و از اشکالات نوشتاری پرهیز شود.
مفهوم: این کلمه معمولاً در متون دینی، فلسفی و ادبی به کار میرود و به مفهوم نزدیکی به خداوند یا مقامات معنوی اشاره دارد.
ترکیبات: ممکن است این کلمه با پسوندها یا پیشوندهای مختلف ترکیب شود؛ به عنوان مثال، "تقرب به خدا" یا "تقرب معنوی".
نگارشی: هنگام استفاده از این کلمه در جملات، دقت کنید که با توجه به زمینهی گفتار یا نوشتار، به درستی مورد استفاده قرار گیرد و با دیگر واژهها تناسب داشته باشد.
جملات نمونه:
"تقرب به خداوند نیازمند نیّت پاک و عمل صالح است."
"در دین اسلام، تقرب به خدا از طریق نماز و عبادت حاصل میشود."
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تقرب" به طور مؤثر و صحیح استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تقرب" در جمله آورده شده است:
او با خواندن نماز و دعا به تقرب به خداوند میاندیشد.
تقرب در فرهنگ اسلامی به معنای نزدیک شدن به خداوند است و باعث آرامش روح میشود.
با انجام کارهای نیک و خیر، میتوان به تقرب به معصومین دست یافت.
در این کتاب، نویسنده به راههای تقرب به حقیقت و معرفت پرداخته است.
او هر روز سعی میکند با رفتن به مساجد، به تقرب به دین و ایمان خود برسد.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!