جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تکرار. [ ت َ ] (ع مص ) حمله کردن بر کسی و میل نمودن و مهربانی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): کر علیه کراً و کروراً و تکراراً؛ عطف و حمل ، یقال : انهزم عنه ثم کر علیه . (اقرب الموارد). || بازگردیدن از کسی و بازگردانیدن ، لازم و متعدی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بسیار واگردانیدن . (زوزنی ). بارها برگردانیدن چیز را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : در شعر ز تکرار سخن عیب نباشد زیرا که خوش آید سخن نغز به تکرار. ناصرخسرو. مشقت تأمل و تفکر کشید و رنج تذکار و تکرار تحمل کرد. (سندبادنامه ص 315). مرا در نظامیه ادرار بود شب و روز تلقین و تکرار بود. (بوستان ). 1- بازگويي، تكرير، واگويي
2- ازسرگيري، اعاده، تجديد، دوبارهكاري
3- تمرين، مرور، ممارست
4- بسامد
5- بازگو كردن، بازگفتن
6- دوباره انجامدادن، مكرر كردن repeat, repetition, duplication, replication, iteration, frequency, reiteration, practice, tautology, recapitulation, rehearsal, renewal, reduplication, reuse, frequence, frequentation, iterance, practise كرر، تكرر، تجدد، أعاد، قال ثانية، أفشى سرا، أعاد في الفصل الدراسي، أعاد البث، خرج رائحة كريه، صوت اكثر من مرة، شىء مكرر tekrarlama répétition wiederholung repetición ripetizione باز گو، تجدید، باز انجام، باز گویی، نسخه برداری، تکثیر، دونسخه نویسی، رونوشت، انعکاس، پاسخگویی، تاشدگی، دفاع، گفتن، فرکانس، تناوب، تصریح، تمرین، عمل، عادت، عرف، حشو قبیح، درستنما، حشو و زوائدي، تکرار رئوس مطالب، تکرار دوره سیر تکامل، تکرار رشد و نمو، تمرین نمایش، مشق، بازنوکنی
كرر|تكرر , تجدد , أعاد , قال ثانية , أفشى سرا , أعاد في الفصل الدراسي , أعاد البث , خرج رائحة كريه , صوت اكثر من مرة , شىء مكرر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تکرار" در زبان فارسی به معنی بازگویی یا بازپرداختن یک مطلب یا عمل است و در نگارش و قواعد زبان فارسی نیز باید به نکات خاصی توجه شود. در زیر به برخی از این نکات اشاره میشود:
جنس و عدد: کلمه "تکرار" یک اسم مذکر و غیر قابل شمارش است. به همین دلیل نیازی به تغییر شکل یا کاربرد آن در جمع نیست.
قید و ویژگی: میتوان برای توصیف آن از قیدها و صفتها استفاده کرد، مانند "تکرار مکرر" یا "تکرار پی در پی".
نحو و ساختار جملات: در جملاتی که از این کلمه استفاده میشود، میتوان آن را به عنوان یک اسم موضوعی یا مفعولی به کار برد. به عنوان مثال:
"تکرار این عمل ضرری ندارد."
"او به تکرار این مطالب پرداخت."
نکات نگارشی:
همیشه در جملات باید به علائم نگارشی مانند ویرگول، نقطه و خط تیره توجه داشته باشید تا از تکرار اشتباه یا عدم وضوح در جمله جلوگیری شود.
همچنین در نوشتار رسمی و علمی، از ذکر مثالهای بیش از حد و بدون دلیل خودداری کنید تا مانع از خستگی خواننده شوید.
تکرار در ادبیات: این کلمه در ادبیات فارسی نیز کاربرد زیادی دارد و میتواند به عنوان یک عنصر ادبی و تزیینی در شعر و نثر به کار رود.
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "تکرار" در نگارشهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته، در زیر چند مثال برای استفاده از کلمه "تکرار" در جمله آورده شده است:
برای یادگیری بهتر، بهتر است مطالب را با تکرار مطالعه کنیم.
تکرار تمرینات ورزشی به بهبود عملکرد بدنی شما کمک میکند.
او هر روز با تکرار جملات انگلیسی، مهارت زبان خود را تقویت میکند.
تکرار یک اشتباه میتواند پیامدهای ناخوشایندی داشته باشد.
در این کارگاه، ما روشهای تکرار مؤثر را یاد خواهیم گرفت.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید یا موضوع خاصی مدنظر دارید، لطفاً بفرمایید!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: باز گو، تجدید، باز انجام، باز گویی، نسخه برداری، تکثیر، دونسخه نویسی، رونوشت، انعکاس، پاسخگویی، تاشدگی، دفاع، گفتن، فرکانس، تناوب، تصریح، تمرین، عمل، عادت، عرف، حشو قبیح، درستنما، حشو و زوائدي، تکرار رئوس مطالب، تکرار دوره سیر تکامل، تکرار رشد و نمو، تمرین نمایش، مشق، بازنوکنی