جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تکیه . [ ت َک ْ ی َ / ی ِ ] (از ع ، اِمص ) لفظ عربی است بمعنی پشت به چیزی گذاشتن . (غیاث اللغات ) : بر فضل تست تکیه ٔ امید او از آنک پاشنده ٔ عطایی و پوشنده ٔ خطا. خاقانی . مرا تکیه جان پسر بر عصاست دگر تکیه بر زندگانی خطاست . سعدی . || بمعنی اعتماد مجاز است . به لفظ کردن و زدن و دادن و آوردن و داشتن مستعمل . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). استناد و اعتماد. (ناظم الاطباء) : تکیه بر حسن عهد بوالفتح است شادی از حفظ و نظم قرآن است . مسعودسعد. روز بهارست خیز تا به تماشا رویم تکیه بر ایام نیست تا دگر آید بهار. سعدی . || (اِ) بمعنی متکا نیزآمده و بمعنی چیزی که بر آن پشت گذارند... و در بهار عجم نوشته که تکیه بالش و چیزی که بر آن تکیه زنند. و این فارسی است و مأخوذ است از تکاه بر وزن کلاه که در عربی بدین معنی آمده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). در هند تکیه بالش را گویند و در فارسی بالش و نازبالش و بالین و نازبالین وپشتی . (آنندراج ). چیزی که بر آن پشت گذارند و پشتی و لشن و صندلی و کرسی دسته دار... و ساده و بالش . (ناظم الاطباء) : مرد نه محتاج به یاری کس است همت او تکیه ٔ پشتش بس است . امیرخسرو. || بمجاز پشت و پناه را گویند. (غیاث اللغات ). پشت و پناه . (ناظم الاطباء). || مکان بودن فقرا. (غیاث اللغات ). مکان بودن فقرا، چنانکه تکیه ٔ صائب که جای پاکیزه ایست در صفاهان و مزار ایشان در آن واقع شده . (آنندراج ). خانقاء و منزل دراویش و فقراو جایی که در آن به دراویش طعام دهند. (ناظم الاطباء). مجمع درویشان . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). دزی درذیل قوامیس عرب آرد: تَکیَّه ج ، تکایا. دیر. صومعه . همچنین جایی که معمولاً از مسافران فقیر یا افرادی که توصیه شده باشند بلاعوض پذیرائی کنند...تکیه در هند و ایران و مصر مشابه زاویه در آفریقاست : و منها التکیتین الشهیرتین لمأوی الفقراء والمساکین . ... فلیشر عقیده دارد که این کلمه از «اتکا» آمده است و باید تَکیِه تلفظ شود نه تکیِّة ولی ظاهراً این نظر درست نیست به جهت آنکه جمع آن تکایاست ... و این شکل جمع مخصوص کلمات مؤنث است به صورت فَعیلَة که از یک ریشه ٔبی قاعده و خارج از رسم و شرایط معمول می آید. در حالیکه جمع تَکیِة نمی تواند تکایا باشد. (از دزی ج 1 صص 149-150) : در تکیه بودم که مرا گفتند آن فقیران مشتاق منتظرند. (انیس الطالبین بخاری ). در تکیه ٔ فراغت ما قیل و قال نیست آنجا که هست بالش ما قو نمی پرد. تأثیر (از آنندراج ). یاد حق منزل آرام وفاکیشان است تکیه بر لطف خدا تکیه ٔ درویشان است . (تأثیر (ایضاً). || محل آسایش . || حسینیه که در آن روضه خوانند. (ناظم الاطباء). جای تعزیه خوانی . جای روضه خوانی . ج ، تکایا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || طاق و قبه . «؟» (ناظم الاطباء). 1- اتكا، اطمينان، اعتماد، پناهگاه
2- تعزيهخانه، حسينيه
3- تاكيد، اصرار
4- فشار reliance, emphasis, support, rest, prop, stay, stop اعتماد، ثقة، اتكال، كل ما يعول عليه، الاعتماد güvenmek compter sur sich verlassen auf depender de fare affidamento su اتکاء، توکل، دل گرمی، تاکید، اهمیت، قوت، تکیهء صدا، ضربه، پشتیبانی، کمک، تقویت، تکیه گاه، طرفداری، استراحت، باقی، دیگران، باقی مانده، سایرین، شمع، پایه، پشتی صندلی وغیره، پشتیبان، نگهدار، توقف، ایست، حائل، مانع، عصاء، ایستگاه، ترک، نقطه
کلمه "تکیه" در زبان فارسی دارای معانی مختلفی است و میتواند به صورتهای گوناگون در جملات استفاده شود. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و نکات مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
معنی و کاربرد:
"تکیه" به معنای محل استراحت، پشتیبانی یا حمایت استفاده میشود. همچنین در موسیقی و شعر نیز به معنای وزن و ضربهای است که بر روی یک بخش خاص قرار میگیرد.
نقاط قوت و ضعف:
در نگارش، توجه به معانی مختلف این کلمه و سیاق جملات بسیار مهم است. باید مشخص شود که آیا کلمه به معنای جغرافیایی است یا فرهنگی یا موسیقایی.
نقاط نگارشی:
کلمه "تکیه" اگر در وسط جمله قرار گیرد، باید به درستی با علائم نگارشی دیگر (مانند ویرگول، نقطه و ...) هماهنگ شود.
در صورت استفاده از این کلمه به عنوان اسم خاص، مثلاً نام یک مکان، بهتر است آن را با حروف بزرگ (تکیه) بنویسیم.
نوشتار درست:
باید توجه داشت که کلمه "تکیه" با "ت" و "ک" و "ی" و "ه" نوشته میشود و از نوشتن اشتباه آن پرهیز کرد.
جملات مثال:
"در تکیه، مراسم مذهبی برگزار میشود."
"تکیه به این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است."
با رعایت این نکات و توجه به معنای کلمه "تکیه"، میتوان در نگارش خود دقت بیشتری به خرج داد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تکیه" در جمله آورده شده است:
او برای تمرکز بیشتر، به دیوار تکیه داده بود.
بچهها سعی میکنند با تکیه بر تجربیات بزرگترها، مشکلات خود را حل کنند.
تکیه به خود اعتماد به نفس فرد را افزایش میدهد.
در برگزاری مراسم، به تکیهگاههای مناسبی نیاز داریم.
ما برای استراحت کوتاه، به یک تکیهگاه نرم نیاز داریم.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر