تلاب
licenseمعنی کلمه تلاب
معنی واژه تلاب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) (جغرافیا) [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
433
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
swamp
ترکی
bataklık
فرانسوی
marais
آلمانی
sumpf
اسپانیایی
pantano
ایتالیایی
pantano
عربی
تحدث | ناقش , قال , تناقش بخصوص , ثرثر , نشر الإشاعات , حديث , محادثة , كلام , مناقشة , مكالمة , لغة , نميمة , إجتماع مصغر , قيل وقال , يتحدث
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تلاب" (Talab) در زبان فارسی به معنای "گفتگو" یا "بحث" است. اگرچه این کلمه بهطور خاص در فرهنگ یا ادبیات فارسی چندان رایج نیست، ولی قواعد نگارش و استفاده از کلمات مشابه و مرتبط با آن را میتوان مورد بررسی قرار داد.
قواعد نگارشی که باید در نظر گرفت:
-
اعداد و قوانین املایی:
- حرف اول کلمه به صورت بزرگ نوشته نمیشود مگر در آغاز یک جملۀ جدید.
- اگر کلمه در میانه جمله باشد، باید با حروف کوچک نوشته شود: "در این تلاب، نظرات مختلفی مطرح شد."
-
نحو و ساختار جملات:
- در جملات پیچیده، کلمه 'تلاب' میتواند به عنوان اسم یا مفعول قرار گیرد. مثلاً: "ما دربارهٔ موضوعات مختلف تلاب کردیم."
- توجه به ترتیب کلمات در جملات فارسی و استفاده از حروف اضافه (مثل "در") برای معنیدار شدن جمله اهمیت دارد.
-
نقطهگذاری:
- پس از استفاده از کلمه "تلاب"، بسته به ساختار جمله میتوان از نقطه، ویرگول یا نقطهویرگول استفاده کرد.
- سبک نگارش:
- در نوشتارهای رسمی، بهتر است از کلمهها و عبارات شفاف و مختصر استفاده شود. همچنین، به پرهیز از جملات بلند و پیچیده توجه شود.
مثالهای کاربردی:
- "در این تلاب، نظرات مختلف شنیده شد."
- "بحثهای تلاب میان کارشناسان به نتایج مثبتی منجر شد."
اگر "تلاب" معنای خاصی در یک زمینه خاص دارد یا در مورد استفاده خاصتری از آن سوال دارید، لطفاً توضیحات بیشتری بفرمایید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به تلابی در کنار دریاچه رفت تا آرامش و سکوت طبیعت را احساس کند.
- بچهها در تلاب بازی میکردند و با چهرههای خندان و پرشور در آب میپریدند.
- درختان بلند اطراف تلاب زیبایی خاصی به این مکان داده بودند و افراد زیادی برای پیکنیک به آنجا میآمدند.