جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تلاش . [ ت َ ] (ترکی ، اِ) بمعنی سعی و جستجو از لغات ترکی وتالاش بر وزن شاباش ، خواندن غلط مگر نوشتن درست . بعضی گمان برند که لفظ تلاش عربی است و برای معنی تلاش کننده لفظ متلاشی از تلاش مأخوذ کنند این همه محض غلط و صحیح بجای متلاشی تلاشی است . چرا که لفظ تلاش ترکی است . (غیاث اللغات ). سعی وجد و جستجو. (ناظم الاطباء). کوشش و تقلا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : تمام عضو با من در تلاشند ز دام هیچیک نتوان رهیدن . ناصرخسرو. تلاش قرب فقر از هر جگرداری نمی آید که نقش پنجه ٔ شیر است نقش بوریای او. صائب (از آنندراج ). || تخریب و ویرانی . (از فهرست ولف ص 259). پراکندگی و انتشار. (ناظم الاطباء) : بدین رزمگه اندر امشب مباش ممان تا شودگنج و لشکر تلاش . فردوسی . اهتمام، تقلا، تكاپو، جديت، جهد، سعي، فعاليت، كوشش، مجاهدت، مساعي تنآساني، تنبلي effort, endeavor, scramble, bustle, fuss, muss, scrabble, endeavour جهد، محاولة، مسعى، محاولة الحل Çaba effort bemühung esfuerzo sforzo کوشش، سعی، تقلا، جد و جهد، مجاهدت، سعی بلیغ، شلوغی، تکاپو، هاي و هوي، جنبش، سر و صدا، هایهوی، اشوب، نزاع، درهم و برهمی، بهم خوردگی، دستمالی، تل
کلمه "تلاش" در زبان فارسی به معنای کوشش، زحمت یا پیکار است و در جملات مختلف میتواند به اشکال و کاربردهای متفاوتی مورد استفاده قرار گیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
نحوه نوشتن: "تلاش" یک کلمه فارسی است و باید به صورت صحیح و بدون خطاهای املایی نوشته شود.
کاربرد در جملات:
"تلاش او در تحصیل ستودنی است."
"ما باید در رسیدن به اهدافمان تلاش کنیم."
ترکیب با دیگر کلمات: "تلاش" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود:
"تلاش مستمر"
"تلاشهای بیوقفه"
فعل مرتبط: فعل "کردن" معمولاً پس از "تلاش" میآید:
"او در این زمینه تلاش کرد."
"ما باید تلاش کنیم."
اسامی مرتبط: برای اشاره به افرادی که تلاش میکنند، میتوان از واژههایی مانند "تلاشگر" استفاده کرد:
"او یک تلاشگر جدی در زمینه علمی است."
نکات نگارشی:
اگر "تلاش" در ابتدای جمله بیاید، باید با حرف بزرگ نوشته شود: "تلاش همیشه نتیجه میدهد."
در جملات فارسی از علامات نگارشی مانند ویرگول و نقطه بهدرستی استفاده کنید.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تلاش" به شیوهای صحیح و موثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تلاش" در جمله آورده شده است:
او برای قبولی در امتحاناتش تلاش زیادی کرد.
این پروژه نیاز به تلاش و همکاری تمام اعضای تیم دارد.
تلاش های او در زمینه محیط زیست قابل تقدیر است.
با تلاش مستمر، توانستم به اهدافم دست پیدا کنم.
هرگز نباید از تلاش کردن ناامید شویم، زیرا موفقیت همیشه در دسترس است.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: کوشش، سعی، تقلا، جد و جهد، مجاهدت، سعی بلیغ، شلوغی، تکاپو، هاي و هوي، جنبش، سر و صدا، هایهوی، اشوب، نزاع، درهم و برهمی، بهم خوردگی، دستمالی، تل