شما در نسخه قدیمی لام‌تا‌کام هستید نسخه جدید
جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
از نسخه‌ی هوش مصنوعی لام تا کام دیدن فرمایید؛ دنیای جدیدی منتظر شماست! لام تا کام هوشمند

temsāl
image  |

تمثال

معنی: تمثال . [ ت ِ ] (اِخ ) نام اشعث بن قیس کندی است . (منتهی الارب ).
787 | 0
مترادف: 1- تصوير، عكس، نقش 2- پيكر 3- تنديس، مجسمه، تنسان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: تَماثیل]
مختصات: (تِ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: temsAl
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 971
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
image | effigy , icon , representation , statue , simulacrum , picture , ingredients
ترکی
heykel
فرانسوی
statue
آلمانی
statue
اسپانیایی
estatua
ایتالیایی
statua
عربی
صورة | تمثال , رمز , رسم , أيقونة , مثال , صورة طبق الأصل , تشبيه , مجاز , استعارة , إنطباعة ذهنية , تخيل , عكس صورة , برز , ظهر , جسد تمثال
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تمثال" در زبان فارسی به معنای تصویر یا تندیس است و از نظر نگارشی و قواعد زبان فارسی قواعد زیر را می‌توان برای آن در نظر گرفت:

  1. استفاده صحیح از کلمه: "تمثال" به معنای مجسمه یا تصویر است و معمولاً در متون ادبی و تاریخی بیشتر به کار می‌رود. بنابراین باید دقت کرد که در جملات مناسب به کار رود.

  2. Pluralization (جمع ساختن): جمع "تمثال" به صورت "تمثال‌ها" یا "تماثیل" است. توجه داشته باشید که در محاوره یا نوشتار، بستگی به نوع متن و میزان رسمی بودن آن دارد.

  3. تکیه‌گذاری: در گفتار، توجه به تکیه‌گذاری صحیح کلمه اهمیت دارد. تکیه طبیعی بر هجی اول یعنی "تَم" می‌باشد.

  4. ضبط و نطق: در نطق، کلمه تمثال باید به صورت واضح تلفظ شود و از گویش‌های محلی که ممکن است موجب ابهام شود، پرهیز کرد.

  5. کاربرد‌های ادبی: در متون ادبی، می‌توان از "تمثال" به عنوان نمادی از زیبایی، هنرمندی یا یادآوری تاریخی استفاده کرد. لذا باید در این زمینه دقت بیشتری لحاظ کرد.

  6. ترکیبات: "تمثال" می‌تواند با کلمات دیگر ترکیب شود و معانی جدیدی پیدا کند، مثلاً "تمثال عشق" یا "تمثال تاریخ".

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "تمثال" به درستی در نوشتارها و گفتارهای خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تمثال" در جمله آورده شده است:

  1. در وسط میدان، تمثال مردی بزرگ و پر افتخار نصب شده بود که یادآور تاریخ این شهر بود.
  2. معماران با دقت تمثال‌های باستانی را در این موزه بازسازی کرده‌اند.
  3. تمثال زن، نمادی از آزادی و استقلال در هنر معاصر به شمار می‌رود.
  4. در نمایشگاه هنر، تمثال‌های مختلفی از هنرمندان مشهور به نمایش درآمده است.
  5. او به تمثال‌هایی که در باغ عمومی قرار داشتند، توجه ویژه‌ای داشت و به تماشای آنها نشست.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، با کمال میل کمک می‌کنم!


واژگان مرتبط: تصویر، تصور، شکل، منظر، شمایل، پیکر، پیکرک، صورت، تندیس، نمایندگی، نمایش، نماینده، ارائه، نیابت، پیکره، هیکل، صورت خیالی، نمودناک، خیال، شبح، شباهت وهمی، عکس، منظره، سینما

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری