جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تمهید. [ ت َ ] (ع مص ) نیک گسترانیدن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (غیاث اللغات ). گستردن . (منتهی الارب ) (دهار) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || هموار و نیکو کردن کار را. (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). راست کردن : و ترفیه درویشان و تمهید اسباب معیشت ... به عدل متعلق است . (کلیله و دمنه ). و نیز شاید بود که کسی را برای فراغ اهل و فرزندان و تمهید اسباب معیشت ایشان به جمع مال حاجت افتد. (کلیله و دمنه ). و کوشش اهل علم در ادراک سه مراد ستوده است : ساختن توشه ٔ آخرت و تمهید اسباب معیشت . (کلیله و دمنه ). هر دو به تقریر این حال و تمهید این قاعده پیش ایلک خان رفتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 184). در ضبط احوال و کفالت امور و سیاست جمهور و تمهید بساط معدلت و تقریر مصالح مملکت یدبیضا نمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ایضاً ص 312). در ترتیب و تبجیل قدر و تمشیت کار و تمهید رونق او بهمه غایتی برسید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ایضاً ص 438). || عذر نهادن . (زوزنی ). عذر گسترانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). - تمهید عذر ؛ آوردن عذر. اظهار عذر. ساختن عذر. (زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : مرا اندازه ٔ تمهید عذر آن کجا باشد ولیکن چون کنم لنگی همی پوشم برهواری . انوری . || عذر نیوشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قبول کردن عذر. (از اقرب الموارد). 1- آمادگي، آمادهسازي، تدارك، تدبير، تهيه، چاره، زمينهسازي، مقدمهچيني
2- آماده كردن، آراستن، فراهم كردن
3- زمينهسازي كرن، مقدمه چيدن
4- گسترانيدن، هموار كردن، پهن كردن scheming, arrangement, preparation, scheme, intrigue, contrivance, prolusion, i prepared ماكر، التخطيط karşılık disposition bestimmung disposición disposizione طرح ریزی، تنظیم، ترتیب، نظم، مقدمات، قرار، تهیه، تدارک، اماده سازی، امادگی، تهیه مقدمات، طرح، برنامه، رویه، نقشه، طرح کلی، فتنه، تدبیر، اختراع، اسباب، اثر هنری مقدماتی، مقاله مقدماتی، مقاله ازمایشی، تحصیر، پیش در امدی
کلمه "تمهید" در زبان فارسی به معنای آمادهسازی، تدبیر، و اقداماتی است که برای رسیدن به هدفی خاص انجام میشود. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میشود:
تلفظ: "تمهید" به صورت "tam-heid" تلفظ میشود.
نحو: این کلمه میتواند به عنوان اسم و همچنین در ترکیبات به کار رود. به عنوان مثال: "تمهیدات لازم برای پروژه".
خودآموزی: واژه "تمهید" معمولاً با افعال خاصی مانند "انجام دادن"، "اتخاذ کردن"، "ایجاد کردن" و موارد مشابه ترکیب میشود.
جنس: "تمهید" اسم مذکر است و همواره با فعلها و صفات مذکر ترکیب میشود.
ترکیبات دیگر: مانند "تمهیدات"، "تمهیداتی" و غیره نیز وجود دارند که به معنای اقداماتی است که برای تسهیل یا تسریع یک فرآیند انجام میشوند.
قید و صفت: میتوان از قیدها و صفتها برای توصیف تمهیدات استفاده کرد. مانند "تمهیدات لازم"، "تمهیدات مناسب" و غیره.
به منظور تقویت مهارتهای نگارشی، بهتر است از کلمه "تمهید" در جملات مختلف استفاده کنید تا با سبکهای نگارشی مختلف آشنا شوید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "تمهید" در جمله آورده شده است:
برای موفقیت در امتحانات، او تمهیداتی را از قبل اندیشیده بود.
شرکت برای بهبود فرآیند تولید، تمهیدات جدیدی را اجرا کرد.
در جلسه، مدیر به بررسی تمهیدات لازم برای کاهش هزینهها پرداخت.
تمهیدات لازم برای برگزاری جشن سالگرد، به خوبی انجام شده بود.
والدین باید تمهیداتی برای آموزش بهتر فرزندان خود در نظر بگیرند.
اگر به جملات بیشتری نیاز دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: طرح ریزی، تنظیم، ترتیب، نظم، مقدمات، قرار، تهیه، تدارک، اماده سازی، امادگی، تهیه مقدمات، طرح، برنامه، رویه، نقشه، طرح کلی، فتنه، تدبیر، اختراع، اسباب، اثر هنری مقدماتی، مقاله مقدماتی، مقاله ازمایشی، تحصیر، پیش در امدی
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر