جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tamuz
tamuz  |

تموز

معنی: تموز. [ ت َ ] (اِ)... نام ماه اول تابستان و ماه دهم از سال رومیان و بودن آفتاب در برج سرطان . (برهان ) (از ناظم الاطباء). مدت ماندن آفتاب در برج سرطان که رومیان یک ماه شمرند و تموز ماه خوانند.(شرفنامه ٔ منیری ). به زبان رومی ماندن آفتاب در برج سرطان و به هندی تقریباً ساون ... (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ماه دوم تابستان . (السامی فی الاسامی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ماه دهم از سال سریانی میان حزیران و آب و آن ماه دویم تابستان است مطابق با مرداد فارسی و اسد عربی . بولیوس رومی از دهم تیر است تا دهم مرداد تقریباً مط-ابق با م-اه ژوئیه ٔ فرانسوی و «گ َ م َ پد» ی ِ ایرانی باستانی . اول آن (اول تموز) تقریباً با 25 تیرماه جلالی و 13 ژوئیه ٔ فرانسوی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ماه هفتم سال شمسی میان حزیران و آب و شماره روزهایش 31 است . (از المنجد). این کلمه گاهی در ضرورت شعر به تشدید میم آید :
بخندید تموز بر سرخ سیب
همی کرد با بار و برگش عتیب .
فردوسی .
که زنده ست آن خردکودک هنوز
و یا شد ز سرما و مهر تموز.
فردوسی .
و یا اندر مه تموز بارد
جراد منتشر بر بام و برزن .
منوچهری .
برکشید تیغ اسد چون آفتاب اندر اسد
در تموز از آه خصمان مهرگان انگیخته .
انوری .
ساحت آفاق را اکنون که فراش سپهر
از حزیران صدرگستر، از تموز و آب نخ .
انوری (دیوان چ سعید نفیسی ص 366).
در تموز گرم می بینند دی
در شعاع شمس می بینند فی .
مولوی .
هم امیدی می پزم با درد و سوز
تا مگر این دی مَهَم گردد تموز.
مولوی .
این نخواهد شد به روزی یا دو روز
مهلتم ده تا چهل روزتموز.
مولوی .
عمر برف است و آفتاب تموز
اندکی ماند و خواجه غره هنوز.
سعدی (کلیات چ مصفا ص 4).
|| گرمای سخت باشد... (برهان ) گرمای سخت و تابستان . (ناظم الاطباء). چون در ماه مذکور گرمی بسیار می باشد لهذا در فارسی مجازاً بمعنی شدت موسم گرما مستعمل . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). تابستان . فصل گرما. (فرهنگ فارسی معین ). گرما. (شرفنامه ٔ منیری ) :
بهار و تموز وزمستان و تیر
نیاسود هرگز یل شیرگیر.
فردوسی .
نبودی تموز ایچ پیدا نه دی
هوا عنبرین بود و بارانش می .
فردوسی .
خنک آن باغ که در سایه ٔ آن ابر بود
گلبن او نه عجب گر به تموز آرد بر.
فرخی .
دی رفت و تموز درآمده است . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 590).
خزان و زمستان تموز و بهار
بهر رنگ پایی است مر این چهار.
اسدی .
و آنجا که بتابد تموزجاهل
من خفته وآسوده در ظلالم .
ناصرخسرو.
در تموز آن یخک نهاده به پیش
یک خریدار نی و او درویش .
سنایی .
خشک عبارت چو سموم تموز
سردمعانی چو دم مهرگان .
خاقانی .
مچشانش به تموز آب سقر
مفشان بر سر آتش چو سپند.
خاقانی .
ز خشکسال حوادث امید امن مدار
که در تموز ندارد دلیل برف هوا.
خاقانی .
شمشاد و سرو را ز تموز و خزان چه باک
کز گرم و سرد لاله و گل را رسد زیان .
خاقانی .
تف تموز دارد در سینه حاسدت
وز آه سرد هر نفسش باد مهرگان .
کمال اسماعیل .
ایام عمرخصم تو زان روی کوته است
کز سینه تا دهانش تموز و خزان بود.
سپاهانی (از شرفنامه ٔ منیری ).
گداطبع اگر در تموز آب حیوان
بدستت دهد جور سقا نیرزد.
سعدی .
در تموزی که حرورش دهان بجوشانیدی . (گلستان ).
بازار او ز سایه ٔ او سرد در تموز
پشت زمین به پشتی او گرم در شتا.
سلمان ساوجی .
چون اوج گرفت مهر از سرطان
بگشاد تموز چون شیر دهان .
بهار.
... ادامه
449 | 0
مترادف: 1- تابستان، صيف، فصلگرما
متضاد: زمستان، شتا 1- ماهاول تابستان، تيرماه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [سُریانی]
مختصات: (تَ) [ معر. ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: tamuz
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 453
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
tamuz
ترکی
tamuz
فرانسوی
tamouz
آلمانی
tamuz
اسپانیایی
tamuz
ایتالیایی
tamuz
عربی
تاموز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تموز" در زبان فارسی به معنای یکی از ماه‌های سال در تقویم‌های مختلف، به‌ویژه تقویم‌های قدیمی‌تر و در زبان‌های سامی مانند عربی کاربرد دارد. نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه به شرح زیر است:

  1. استفاده در جملات: کلمه "تموز" معمولاً به عنوان نام ماه استفاده می‌شود. در جملات می‌توان آن را به شکل زیر به کار برد:

    • "در ماه تموز هوای بسیار گرمی داریم."
    • "تولد من در تموز اتفاق افتاد."
  2. نوشتار صحیح: حتماً به املای صحیح کلمه "تموز" توجه کنید و از نوشتن آن به صورت‌های نادرست مانند "تَمُوز" یا "تَمُز" پرهیز کنید.

  3. نقطه‌گذاری: در زمان استفاده از کلمه "تموز" در جملات، همانند سایر کلمات، از نقطه‌گذاری استاندارد استفاده کنید. به عنوان مثال، قبل و بعد از آن از کاما یا نقطه‌گذاری دیگری استفاده کنید.

  4. ترجمه و معادل: در صورت نیاز به توضیحات بیشتر، می‌توانید به معادل‌های دیگر یا ترجمه‌های مختلف این واژه اشاره کنید.

  5. اجتناب از ایهام: اگر در متن شما احتمال ایهام وجود داشته باشد (مثلاً در مورد ترتیب ماه‌ها یا زمان)، توضیحات کافی باید ارائه شود.

با رعایت این نکات، استفاده شما از کلمه "تموز" در نوشتار و نگارش بهتر خواهد بود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در ادامه چند مثال برای استفاده از کلمه "تموز" در جمله آورده‌ام:

  1. در تموز، دما به بالاترین حد خود می‌رسد و گرمای شدیدی را تجربه می‌کنیم.
  2. در فصل تموز، بیشتر مردم به تعطیلات تابستانی می‌روند و از خوشحالی بیرون از شهر زندگی می‌کنند.
  3. بسیاری از میوه‌ها در تموز رسیده و آماده چیدار هستند.
  4. تموز یکی از ماه‌های گرم سال است که معمولاً در آن به فعالیت‌های آبی توجه بیشتری می‌شود.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا سوالات دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری