جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'āsā
asa  |

آسا

معنی: آسا. (اِ) گشاده شدن طبیعی دهان آدمی است بصورتی خاص از غلبه ٔ خواب یا ملال و یا شراب زدگی و یا پاره ای بیماریها. پاسک . باسک . دهان دره .دهن دره . دهن در. خمیازه . بیاستو. هاک . خامیازه . فاژ.فاژه . خامیاز. ثوباء. تثاوُب . آهنیابه :
چنان نمود بما دوش ماه نو دیدار
چو یار من که کند گاه خواب خوش آسا.
بهرامی .
و ازاین گفته اند که عطسه ٔ بر وقت سخن ، گوای باشد براستی ، که اندر خبر است که عطسه از فرشته است و آسا کشیدن از شیطان . (کیمیای سعادت ).
و فعل آن کردن و کشیدن است .
|| زیور. زیب . آرایش .زینت :
بامّید قبولت بکر فکرم
چو بهر یوسف مصری زلیخا
بانواع نفایس خویشتن را
بسان نوعروسی کرده آسا.
عسجدی .
|| وقار. ثبات . تمکین . آهستگی :
پیوسته همی شتاب و تمکین
ای شاه که طاعتت بود فرض
از عزم تو چرخ میکند وام
زآسای تو میکند زمین قرض .
ملقابادی .
زور بستاند تدبیر تو از پنجه ٔ شیر
کبر بیرون کند آسای تو از طبع پلنگ .
مختاری .
سرو اگر با قدّ رعنای تو هم بالاستی
کی چنان مطبوع و خوش اندام و باآساستی ؟
ابن یمین .
- به آسا ؛ بطوری که باب است . به قسمی که معمول و رسم است . آلامُد. به اَندام :
ببین که صنعت استاد رسته ٔ کرمش
چگونه دوخت به آسا قبای تربیتم .
ابن یمین .

|| طرز. روش . قاعده . قانون . || هیبت و صلابت . (برهان قاطع).
- برآسای ِ ؛ مانندِ. بمنزله ٔ :
وراخواندی هر زمان اردشیر
که گوینده مردی بد و یادگیر
برآسای دستور بودی ورا
همان نیز گنجور بودی ورا.
فردوسی .
... ادامه
573 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (پسوند)
مختصات: ( اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: بن حال
آواشناسی: 'AsA
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 62
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
asa
ترکی
olarak
فرانسوی
comme un
آلمانی
als ein
اسپانیایی
como un
ایتالیایی
come un
عربی
ك
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "آسا" در زبان فارسی به معنای آرام، راحت و بی‌دغدغه است و معمولاً به صورت اسم و صفت مورد استفاده قرار می‌گیرد. در نگارش و استفاده از این کلمه، موارد زیر را مد نظر داشته باشید:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "آسا" به همین شکل نوشته می‌شود و از لحاظ املایی نیازی به تغییر ندارد.

  2. فعل و ترکیب: این کلمه ممکن است به عنوان صفت یا اسم به کار رود. به عنوان مثال:

    • صفت: "زندگی آسا" به معنای زندگی آرام و بی‌دغدغه.
    • اسم: "او انسانی آساست" یعنی او انسانی آرام و راحت است.
  3. جایگاه در جمله: کلمه "آسا" معمولاً به عنوان صفت قبل از اسم قرار می‌گیرد. مثلاً: "زندگی آسا" یا "حال آسا".

  4. حالت جمع: این کلمه در حالت جمع به "آسایی‌ها" تغییر می‌یابد. به عنوان مثال: "آن‌ها در زندگی‌های آسایی‌شان مشکلاتی داشتند."

  5. به کارگیری در جملات: سعی کنید از این کلمه در جملات مثبت استفاده کنید، چرا که بار معنایی آن آرامش و راحتی است. مثلاً: "او همیشه در کارهایش آساست."

با رعایت این نکات، می‌توان از کلمه "آسا" به درستی و به شکل مؤثری استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "آسا" در جملات آورده شده است:

  1. او با آرامش و آسا به همه‌ی مشکلات زندگی‌اش نگاه می‌کند.
  2. در طول سفر، همیشه باید آسا و با احتیاط رانندگی کنی.
  3. در داخل طبیعت، آسا و بی‌دغدغه به راه رفتن ادامه دادیم.
  4. او با آسا و صبر تمام سوالات شاگردانش را جواب داد.
  5. زندگی در کنار خانواده باید مملو از محبت و آسا باشد.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری