جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تنافر. [ ت َ ف ُ ] (ع مص ) بهم بحاکم شدن تا حکم کند که اصل که بزرگتر است . (از زوزنی ). بهم پیش حاکم شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تحاکم و تفاخر. (اقرب الموارد). || بکاری رفتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نفرت نمودن و گریختن است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). گریختن از همدیگر از ترس . (ناظم الاطباء). از هم رمیدن . از یکدیگر بیزاری جستن . دوری جستن . (فرهنگ فارسی معین ). || (اِمص ) رمیدگی . ناسازی . (فرهنگ فارسی معین ). || به اصطلاح علم معانی ، اجتماع الفاظی چند که تلفظ به آنها ثقیل باشد و از تلفظ آن طبع نفرت گیرد چنانکه صدق قول و عمارت توران و خصوصاً که به یکدم آن را دو سه بار بگویند. چنانکه این الفاظ: خواجه تو چه تجارت می کنی .(غیاث اللغات ) (آنندراج ). تنافر در حروف آن است که در کلمه ترکیب حرفها طوری باشد که تلفظ آن دشوار بودو در کلمات آن است که در ترکیب کلمات دشوار گردد: درین درگه که گه گه که که و گه گه که آید که . || تنافر در معنی آن است که معانی کلمات در یکدیگر دور بوند و سازگار نباشند. ج ، تنافرات . (فرهنگ فارسی معین ). تنافر گاه در یک کلمه بود و گاه بخاطر پشت سر یکدیگر آمدن دو یا چند کلمه . تنافر. در کلمه بخاطر ترکیب حروف نامتجانسی است که تلفظ آن را دشوار کند مانند مستشزرات و در کلمات بخاطر پی یکدیگر آمدن کلماتی است که تلفظ آن مشکل گردد نظیر خواجه توچه تجارت میکنی . رجوع به کتب مفصل علم معانی شود. انزجار، بيزاري، نفرتزدگي، دلزدگي، رميدگي، ناسازي، نفرت، ازهم رميدن، از هم بيزاري جستن، دوري جستن تمايل متمايل شدن، راغب گشتن infiltration الاشمئزاز iğrenme dégoûter der ekel asco disgusto
... ادامه
328|0
مترادف:انزجار، بيزاري، نفرتزدگي، دلزدگي، رميدگي، ناسازي، نفرت، ازهم رميدن، از هم بيزاري جستن، دوري جستن
کلمه "تنافر" به معنای عدم توافق، تضاد یا عدم سازگاری میان دو یا چند چیز است. در نوشتن و استفاده از این کلمه، رعایت چند نکته نگارشی و زبانی میتواند به بهبود کیفیت متن کمک کند:
معنی و مفهوم: ابتدا باید مفهوم کلمه "تنافر" را در متن به وضوح بیان کنید تا خواننده بتواند به درستی از آن استفاده کند.
ساختار جملات: هنگام استفاده از "تنافر"، سعی کنید جملات را طوری تنظیم کنید که معنا واضح و قابل درک باشد. مثلاً:
"تنافر موجود در نظرات آنها باعث به وجود آمدن تنش در گروه شد."
تناسب با سایر واژهها: این کلمه معمولاً با واژههایی مانند "عوامل"، "دلیل"، "نتیجه" و ... به کار میرود. مثلاً:
"عوامل تنافر در این پروژه باید شناسایی و برطرف شوند."
پیشوند و پسوند: توجه داشته باشید که "تنافر" ممکن است با پیشوندها و پسوندهای مناسب ترکیب شود (مانند "تنافرناکی"، "تنافرگرایی").
زبان رسمی و غیررسمی: در نوشتنهای رسمی بهتر است از این کلمه به شکل صحیح و دقیق استفاده شود. در نوشتههای غیررسمی یا محاورهای، میتوان از معادلهای سادهتر نیز بهره گرفت.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تنافر" به طور مؤثر و کارآمد در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال از استفاده کلمه "تنافر" در جملات آورده شده است:
تنافر فرهنگی موجب شده بود که مردم دو منطقه نتوانند به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
در جامعهای که تنافر اجتماعی وجود دارد، اعضا تمایل دارند بیشتر از یکدیگر فاصله بگیرند.
با وجود تنافر عقاید، آنها موفق شدند به یک توافق مشترک دست یابند.
تنافر میان نسلها میتواند منجر به درگیریهای خانوادگی شود.
او تلاش کرد تا تنافر میان دوستانش را کاهش دهد و به آنها بیاموزد که اختلاف نظرها را بپذیرند.
اگر نیاز به جملات بیشتری دارید یا سؤالی دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
جعبه لام تا کام
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر