جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tah
bottom  |

ته

معنی: ته . [ ت ِه ْ ] (ص ) تهی و خالی . (ناظم الاطباء).
2146 | 0
مترادف: 1- بن، بيخ، ريشه 2- پس 3- بنياد 4- ژرفنا، عمق، قعر 5- آخر، انتها، پايين، زير، منتهااليه
متضاد: رو، سر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [قدیمی]
مختصات: (تَ) (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: قید
آواشناسی: tah
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 405
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
bottom | base , butt , stub , bed , extremity , fundament , heel
ترکی
alt
فرانسوی
bas
آلمانی
unten
اسپانیایی
abajo
ایتالیایی
metter il fondo a
عربی
قاع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ته" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد و به همین دلیل قواعد نگارشی و نحوی مربوط به آن نیز متفاوت است. در زیر به برخی از نکات پیرامون استفاده از این کلمه پرداخته می‌شود:

  1. معنی و کاربرد:

    • "ته" به معنای پایین یا انتهای چیزی است. مثلاً در جمله "ته ظرف خالی است" به انتهای ظرف اشاره دارد.
    • همچنین "ته" در اصطلاحات مختلف مانند "ته‌دیگ" (پایین‌ترین قسمت برنج پخته شده) نیز به کار می‌رود.
  2. جداسازی از کلمات دیگر:

    • "ته" معمولاً به صورت جدا نوشته می‌شود، مگر در ترکیب‌هایی که به‌عنوان یک واژه واحد شناخته می‌شوند. به عنوان مثال: "ته‌دیگ".
  3. نوشتار صحیح:

    • در متن‌های رسمی و ادبی، حتماً به شکل صحیح کلمه "ته" را در جملات و عبارات به کار ببرید و از غلط‌های نوشتاری خودداری کنید.
  4. نقش دستوری:

    • "ته" می‌تواند به عنوان اسم به کار رود و می‌تواند در جملات به عنوان مفعول یا جزء جمله قرار گیرد.
  5. پیشوندها و پسوندها:
    • در ترکیبات کلامی، ممکن است این کلمه با پسوندها یا پیشوندهای مختلف تلفیق شود، مثل "ته‌دیگ" یا "ته‌نشین".

در نهایت، برای به‌کارگیری بهترین شیوه‌ها و قواعد نگارشی در زبان فارسی، توجه به بافت و موضوع جملات بسیار حائز اهمیت است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "ته" در جملات ارائه می‌دهم:

  1. تهِ چای را بچش و ببین که آیا شیرین است یا نه.
  2. می‌توانی کتاب‌ها را در تهِ قفسه بگذاری تا جا باز شود.
  3. تهِ دریا همیشه خنک‌تر از سطح آن است.
  4. بچه‌ها در تهِ پارک مشغول بازی هستند.
  5. من همیشه تهِ روز یک راهی برای استراحت پیدا می‌کنم.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید یا موضوع خاصی مد نظر شما است، لطفاً بفرمایید.


واژگان مرتبط: پایین، زیر، کف، پا، کشتی، پایه، پایگاه، اساس، بنیاد، مبنا، ته قنداق تفنگ، بیخ، کپل، بشکه، هدف، ته چک، کنده، ریشه، ته سیگار، ته سوش، بستر، رختخواب، باغچه، فراش، نهایت، شدت، غایت، حد نهایی، پی، پاشنه، پاشنه جوراب، عقب، پشت سم، پاهای عقب

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری