جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تهمتن . [ ت َ هََ ت َ ] (اِخ ) از القاب رستم زال است . (برهان ) (فرهنگ فارسی معین ). یکی از القاب رستم است زیرا که او عظیم الجثه و شجاع و بی همتا بود. (انجمن آرا) (آنندراج ). و نیز رستم را نامند و پیلتن هم گویندش . (شرفنامه ٔ منیری ). یکی از القاب رستم است چون که عظیم جثه بود و در مردانگی و دلاوری بی مثل و همتا بود او را به این لقب ملقب ساختند. (فرهنگ جهانگیری ). لقب رستم زیرا که دلاور بی همتا بود. (فرهنگ رشیدی ). از القاب رستم . (ناظم الاطباء). در شاهنامه تهمتن لقبی است که به رستم داده شده ؛ یعنی بزرگ پیکر و قوی اندام . در واقع تهمتن معنی کلمه ٔ رستم است چه رستم نیز مرکب از دو جزء: نخست از کلمه ٔ «رئوذ» که به معنی بالش و نمو است ... کلمه ٔ مذکور از ریشه ٔ فعل رئود که به معنی بالیدن است می باشد از همین کلمه است رستن و روئیدن . دوم از کلمه ٔ تهم . بنابراین رستم درست به معنی تهمتن است یعنی کشیده بالا و بزرگ تن و قوی پیکر... . (یشتها ج 2 ص 139) : تهمتن چو بشنیدگفتار دیو برآورد چون شیر جنگی غریو. فردوسی . همی رفت با او تهمتن بهم بدان تا سپهبد نباشد دژم . فردوسی . تهمتن بپوشید ببر بیان نشست از بر اژدهای دمان . فردوسی . تهمتن کارزاری کو به نیزه کند سوراخ در گوش تهمتن . منوچهری . شروان سراب وحشت ، من تشنه بیژن آسا جز درگه تهمتن ، آبشخوری ندارم . خاقانی . با من فلک به کین سیاوش و من ز عجز اسب گلین به حرب تهمتن درآورم . خاقانی (دیوان چ سجادی ص 824). ترسان عروس ملک چو دخت فراسیاب در ظل پهلوان تهمتن کمین گریخت . خاقانی (ایضاً ص 824). تا که بود آفتاب تهمتن نیمروز آنکه نخست از جهان حد خراسان گرفت رایت فتح و ظفر بر سر خیل تو باد آنکه به یک حمله پارس همچو خراسان گرفت . سلمان (از آنندراج ). 1- دلاور، دلير، شجاع، قوي، گرد، نيرومند
2- رستم valiant, power, tahmaman الشجاع، شجاع، باسل iftira calomnie verleumdung calumnia calunnia دلیرانه، نیرومند، مرد
کلمه "تهمتن" در زبان فارسی به معنی فردی شجاع و نیرومند است و در ادبیات به ویژه در شاهنامه فردوسی به کار می‌رود. در نگارش و قواعد فارسی، نکات زیر را می‌توان در نظر گرفت:
استفاده از حروف و نوشتار صحیح: کلمه "تهمتن" به همین شکل نوشته می‌شود و باید دقت شود تا املای آن درست باشد.
نقش گرامری: در جملات، این کلمه می‌تواند به عنوان اسم خاص به کار رود. به عنوان مثال: "تهمتن قهرمان است."
علت و وجه تسمیه: در صورت نیاز به توضیح، می‌توان به ریشه کلمه و کاربرد آن در ادبیات اشاره کرد.
استفاده از علامت‌گذاری: در جمله‌های پیچیده، می‌توان از ویرگول و نقطه‌گذاری برای جداسازی جملات یا عبارات استفاده کرد.
شعر و نثر: در زمان نوشتن درباره تهمتن یا استفاده از آن در شعر و نثر، می‌توان به خصوصیات ادبی آن اشاره کرد و از زبان شاعرانه بهره برد.
اگر سوال خاصی درباره تهمتن یا نحوه استفاده آن دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
کلمه "تهمتن" به معنی شخصی نیکوکار، شجاع و دلاور در ادبیات فارسی و به ویژه در شاهنامه آمده است. در ادامه چند مثال از استفاده این کلمه در جملات آورده شده است:
تهمتن بر سر میدان جنگ رفت و با شجاعت تمام رو در روی دشمن ایستاد.
او همیشه به عنوان یک تهمتن در دل دوستانش شناخته می‌شود.
قصه‌های تهمتن در مبارزاتش الهام‌بخش نسل‌های آینده خواهد بود.
تهمتن به تنهایی موفق به نجات روستا از گزند دشمنان شد.
امیدوارم این جملات مفید باشند! اگر سوال دیگری دارید، بفرمایید.
