جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تهیگاه . [ ت َ / ت ِ / ت ُ ] (اِ مرکب ) مابین شکم و پهلو را گویند. (برهان ) (انجمن آرا). به معنی کمر و آن جائی است نرم بالای استخوان سرین و زیر استخوانهای پهلو. (از غیاث اللغات ). بن بغل که به تازی خاصره گویند مابین شکم و پهلو. (آنندراج ). شاکله . (منتهی الارب ) (دهار). آفقه . افقه . صقله . اطل . ایطل . (منتهی الارب ). خاصره . (بحر الجواهر). کشح . (زمخشری ) (صراح اللغة). آبگاه . شاکله . جوف . حقو. جایگاه ازار بستن . آنجا از دو سوی تن آدمی که زیر دنده ها و بالای لگن خاصره است و استخوانها در آنجا نیست . (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). آن جزء از پهلوی آدمی که بالای استخوان سرین و زیر استخوانهای پهلو می باشد. (ناظم الاطباء) : وزآن پس بکاوید موبد برش میان تهیگاه و مغز سرش . فردوسی . ز خون کرد باید تهیگاه خشک بدو اندر آگند کافور و مشک . فردوسی . یکی دشنه زد بر تهیگاه شاه رها شد به زخم اندر از شاه آه . فردوسی . تنم رابه عنبر بشوی و گلاب بیاگن تهیگاهم از زرّ ناب . اسدی . برآورد صافی دل صوف پوش چو طبل از تهیگاه خالی خروش . (بوستان ). لقمه ای در میانشان انداز تا تهیگاه یکدگر بدرند. سعدی . 1- لگن خاصره
2- دبر، كون، ماتحت flank, employment جناح، خاصرة، جانب، كشح خاصرة، قطعة من لحم الخاصرة، أحاط بالشىء، هاجم جناح الجيش tahigah tahigah tahigah tahigah tahigah پهلو، جناح، طرف
جناح|خاصرة , جانب , كشح خاصرة , قطعة من لحم الخاصرة , أحاط بالشىء , هاجم جناح الجيش
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تهیگاه" به معنای مکانی خالی، لات یا بدون محتوا استفاده میشود و در فارسی دارای برخی قواعد و نکات نگارشی و زبانی است. در زیر به برخی از این نکات اشاره میشود:
جدا نوشتن یا ترکیب: کلمه "تهیگاه" یک ترکیب است و باید به صورت یکی نوشته شود. در فارسی ترکیبهایی مثل "تهیگاه" اغلب به صورت یک واژه واحد نوشته میشوند.
ننویسیم تهی گاه: نوشتن این کلمه به صورت جدا (تهی گاه) نادرست است و صحیحترین شکل آن "تهیگاه" میباشد.
نگارش درست: در متون نوشتاری، باید به نگارش دقیق و صحیح این نوع ترکیبها توجه کرد تا از بروز سوءتفاهم یا اشتباه جلوگیری شود.
استفاده در جملات: این کلمه میتواند در جملات به عنوان اسم مفرد به کار رود. به عنوان مثال: "او در یک تهیگاه زندگی میکرد."
همخانوادهها: ممکن است این کلمه با دیگر ترکیبها یا کلمات همخانواده گردد. مثلاً "تهی"، "گفتوگو" و مانند آن.
به عنوان نکته آخر، اگر دلیل خاصی برای استفاده از این واژه وجود دارد، خوب است آن را در متن برنامهریزی و زمینه مناسب به کار ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
کلمه "تهیگاه" در زبان فارسی به معنای جای خالی یا عدم وجود چیزی استفاده میشود. در زیر چند مثال برای این کلمه آوردهام:
در این اتاق، تهیگاههایی وجود دارد که باید به آنها توجه شود.
پس از بررسی نظرات مختلف، متوجه شدیم که در تحقیقات ما یک تهیگاه بزرگ وجود دارد.
کتابخانه به شدت به تهیگاههای خود رسیدگی میکند و سعی دارد انواع جدیدی از کتابها را به مجموعهاش اضافه کند.
در زمان برگزاری جلسه، تهیگاههایی در بحثها مشاهده شد که نیاز به بررسی بیشتری دارند.
اگر به کاربردهای خاصتر یا اطلاعات بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!