جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sorayyā
soraya  |

ثریا

معنی: ثریا. [ ث ُ رَی ْ یا ] (ع ص ، اِ) مصغر ثروی . || (اِخ ) پروین پرن . پرند. پرو. پروه . رَفه . رَمه . نرگسه . نرگسه ٔ چرخ . نرگسه ٔ سقف لاجورد. و آن منزل سوم است از منازل قمر پس از بطین و پیش از دبران و آن شش ستاره است برکوهان ثور. عرب جای آنرا بر دنبه ٔ حمل (ألیةالحمل ) تو هم کند و ثریا را نجم نیز نامند. مؤلف غیاث اللغة گوید: پروین . و آن شش ستاره است متصل همدیگر و آن منزل سوم است ازمنازل قمر در اصل لغت تصغیر ثروی که صیغه ٔ مؤنث افعل التفضیل است مشتق از ثرا که بمعنی کثرت است چون در ستارگان مذکور قدری کثرتست لهذا بدین اسم مسمی گشت . از صراح . و در بیرجندی شرح بیست باب آمده است که تصغیر در ثریا بلحاظ خردی کواکب اوست یا این تصغیر بجهت تعظیم باشد. و ثریا رقیب اکلیل است و گویند رقیب عیوق است . و منزل سیم است از منازل قمر و آن از آخر بطین است تا هشت درجه و سی و چهار دقیقه و هفده ثانیه از ثور. و این منزلی است میانه ٔ سعد و نحس نزد احکامیان . مؤلف یواقیت العلوم گوید : ثریا و آن در یازدهم تشرین الاخر فروشود - انتهی :
همه روی صحرا چو دریا کنیم
ز خورشید تابان ثریا کنیم .
فردوسی .
جهان را شب از روز پیدا نبود
تو گفتی سپهر و ثریا نبود.
فردوسی .
همه رودها همچو دریا شده
بپالیز گل چون ثریا شده .
فردوسی .
ز کین روی ایران چو دریا کنیم
نشست ترا بر ثریا کنیم .
فردوسی .
سراندر ثریا یکی کوه دید
تو گفتی ستاره بخواهد کشید.
فردوسی .
که گفتی که هامون چو دریا کند
سر خویش را بر ثریا کند.
فردوسی .
بکردار ماهی بدریا شود
سر بدکنش بر ثریا شود.
فردوسی .
تو گفتی ز خون دشت دریا شده ست
ز خنجر هوا چون ثریا شده ست .
فردوسی .
من این دشت جهرم چو دریا کنم
ز خورشید تابان ثریا کنم .
فردوسی .
ثریا چون منیژه بر سر چاه
دو چشم من بر او چون چشم بیژن .
منوچهری .
وان ثریا چون ز دست جبرئیل
مانده نوری بر قفای اهرمن .
ناصرخسرو.
چو بر روی فرعون بر دست موسی
بروی فلک بر ثریا منور.
ناصرخسرو.
بستان ز نوشکوفه چو گردون شد
تا نسترن بسان ثریا شد.
ناصرخسرو.
بر آمدش زکمال تو بر ثریا سر
چو کوه خاراش اندر ثری فرو شدلاد.
مسعود.
کی پشه تواند که ثریا بیند
یا مورچه ای گلشن خضرا بیند.
عطار.
ازثریا گر بپرد تا ثری
نرم گردد چون ببیند او مرا.
مولوی .
عقد ثریا از تاکش آویخته .
سعدی (گلستان ).
از بام خانه تا بثریا از آن تو.
وحشی .
کین تو برآمد بثریا و بعیوق
لرزان شد و پیچان شد عیوق و ثریا
از برای سم ّ یکرانش به هر سی روز چرخ
از مه نو نعل و مسمار از ثریا ساخته .
مبارک شاه غزنوی .
ثنا میکنم ایزد پاک را
ثریاده طارم تاک را.
ظهوری .
- برج ثریا ؛ دهان شاهدان و خوبان و نیز برج ثور :
آخر تو آسمان شکنی یا کمرشکن
از درج درّ و برج ثریا چه خواستی .
خاقانی .
و رجوع به پروین شود.
- کاری به ثریا رسیدن ؛ یعنی به اوج خود رسیدن و بالا گرفتن : در مدتی نزدیک کار او به ثریا رسید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی 438).
- مثل ثریا ؛ مجموع . گرد. فراهم . مجتمع.
|| (اِ) صاحب تحفه یعنی حکیم مؤمن گوید ثریا، به لغت اندلس ایرفارون است . در فهرست مخزن الادویه آمده است که : ثریابلغت اندلس ایفارون است و چنانکه ظاهر است ثریا و مرادف آن ایفارون یا ایری فارون نام گیاهی یا داروئی است . لکن معنی هردو بر نگارنده مجهول است . || نامی از نامهای زنان . || به استعاره . دندان معشوق و گوهر آبدار: و کنا باجتماع کالثریا فصیّرنا الزمان بنات نعش .
... ادامه
1068 | 0
مترادف: 1- پروين، نرگسه 2- چلچراغ
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی]
مختصات: (ثُ رَ یّ) [ ع . ]
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم خاص اشخاص
آواشناسی: sorayyA
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 711
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
soraya
ترکی
süreyya
فرانسوی
soraya
آلمانی
soraya
اسپانیایی
soraya
ایتالیایی
soraya
عربی
ثريا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ثریا" در زبان فارسی به معنی ستاره‌ای درخشان در آسمان است که به عنوان یک نماد زیبایی و بلندای آسمان نیز به کار می‌رود. در مورد نگارش و قواعد مرتبط با این کلمه، می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:

  1. املا: کلمه "ثریا" با حرف "ث" آغاز می‌شود و به این صورت نوشته می‌شود. توجه کنید که نباید آن را به صورت "ثریا" یا "سریا" اشتباه نوشت.

  2. نقطه‌گذاری: اگر این کلمه در جمله‌ای به کار رود، باید با توجه به ساختار جمله و قواعد نقطه‌گذاری، از ویرگول، نقطه یا هر نشانه نگارشی مناسب دیگر استفاده شود.

  3. استفاده در جمله: این کلمه می‌تواند به عنوان اسم خاص یا عمومی در جملات به کار رود. مثلاً:

    • "ثریا در آسمان شب می‌درخشد."
    • "آن شب، ثریا را به وضوح می‌توانستم ببینم."
  4. جمع بستن: به طور کلی "ثریا" به عنوان یک اسم مؤنث، در صورت جمع بستن به "ثُرَیّ" تبدیل می‌شود، هرچند این شکل کمتر استفاده می‌شود و معمولاً به صورت غیر جمع به کار می‌رود.

  5. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه "soraya" است که به معنای درخشش و زیبایی نیز هست.

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی و زیبایی از کلمه "ثریا" در نگارش فارسی بهره برد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در زیر چند مثال برای استفاده از کلمه "ثریا" در جمله آورده شده است:

  1. ثریا در شب‌های آرام، ستاره‌های درخشان آسمان را مورد تماشا قرار می‌دهد.
  2. او همیشه به دوستانش می‌گوید که نامش ثریا است و به معنای "ستاره" می‌باشد.
  3. ثریا به عنوان یکی از شخصیت‌های مهم داستان، تأثیر زیادی بر روی دیگران دارد.
  4. در جشن تولدش، دوستانش به او لقب "ثریا" دادند به خاطر نور خاصی که در وجودش دارد.
  5. ثریا و خانواده‌اش به شهر جدیدی مهاجرت کردند و به دنبال پیدا کردن دوستان جدید هستند.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، لطفا بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری