جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

saman
price  |

ثمن

معنی: ثمن . [ ث َ م َ ] (ع اِ) بها. ارز.نرخ . اخش . قیمت . مقابل ِ مثمن و صرف . ج ، اثمان . اَثمُن . اَثمِنة : در میان اهل دیلم غلائی ظاهر شد بسبب تردد لشکر و تفحص از مواضع غلات و اقوات و تاراج کردن آن بی عوضی و ثمنی . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
هم ز لطف و جوش جان با ثمن
پرده ای بر روی جان شد شخص تن .
مولوی .
تو وکیلم باش و نیمی بهر من
مشتری شو قبض کن از من ثمن .
مولوی .
گوهر بود کش آب زیادت کند ثمن
گوهر بود که آتشش افزون کند بها.
هر آنکه کنج قناعت بگنج دنیا داد
فروخت یوسف مصری بکمترین ثمنی .
حافظ.
ثمن ، بفتحتین هو ما یلزم بالبیع و ان لم یقّوم به . کذا فی جامع الرموز. فالقیمة ما قوّم به مقوم . والثمن قد یکون مساویاً للقیمة و قد یکون زائداً منه و قد یکون ناقصاً عنه و یجی ٔ ایضاً فی لفظ المال . و الحاصل ان ّ ما یقدّره الاقدان بکونه عوضاً للمبیعفی عقدالبیع یسمی ثَمناً و ما قدره اهل السوق و قرروه فیما بینهم و روّجوه فی معاملاتهم یسمّی قیمة و یقال له فی الفارسیة نرخ بازار. و فی البرجندی ، فی فصل الصرف : قال الفقراء الثمن عندالعرب ما یکون دیناً فی الذّمة و الدراهم و الدنانیر لاتستحق بالعقد الا دینا فی الذّمة و العرض لایستحق بالعقد الا عیناً فکانت مبیعة فی کل حال و المکیل و الموزون یستحق بالعقد تارةًعیناً و تارةً دیناً. فان کان معیّنا فی العقد کان مبیعاً و ان لم یکن معیناً و صحبه الباء و قابله مبیع فهو ثمن . و نوع آخر و هو سلعة فی الاصل کالفلوس فان کانت رائجة کانت ثَمَنا و ان کانت کاسدة کانت سلعة و الثَمَن اذا اطلق یراد به الدراهم و الدنانیر. (کشاف اصطلاحات الفنون ).
... ادامه
681 | 0
مترادف: ارزش، بها، قيمت، نرخ
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (18)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: saman
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 590
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
price
ترکی
fiyat
فرانسوی
prix
آلمانی
preis
اسپانیایی
precio
ایتالیایی
prezzo
عربی
السعر | سعر , ثمن , قيمة , تسعيرة , حدد الثمن , سأل عن السعر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ثمن" در زبان فارسی به معنای بهایی یا قیمت چیزی است و معمولاً در متون رسمی و ادبی استفاده می‌شود. در نگارش این کلمه، نکات زیر را می‌توان مورد توجه قرار داد:

  1. نحوۀ نوشتن: کلمه "ثمن" به صورت صحیح به این شکل نوشته می‌شود و باید به همزه (ء) تأکید شود.

  2. جنس و شمار: "ثمن" به صورت مفرد استفاده می‌شود، اما جمع آن "اثمان" است که در متون خاص یا رسمی ممکن است کاربرد داشته باشد.

  3. معنا و استفاده: معمولاً در متون اقتصادی، حقوقی و ادبیات، این کلمه در زمینه‌های مرتبط با 거래، فروش یا قیمت‌گذاری به کار می‌رود.

  4. استفاده در جملات: در جمله‌بندی می‌توان به عنوان مثال گفت: "ثمن معامله باید قبل از امضای قرارداد تعیین شود."

  5. تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت "ثَمَن" است که بایستی در گفتار و نوشتار مد نظر قرار گیرد.

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی از کلمه "ثمن" در متون مختلف استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "ثمن" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. ثمن این کالا بسیار مناسب است و می‌توانیم آن را به راحتی خریداری کنیم.

  2. او از خریدار خواست تا ثمن مورد توافق را به موقع پرداخت کند.

  3. پس از مذاکره طولانی، آن‌ها بر سر ثمن توافق کردند و قرارداد را امضا کردند.

  4. ثمن این زمین در سال‌های اخیر افزایش چشم‌گیری داشته است.

  5. باید توجه داشت که ثمن هر معامله‌ای باید به صورت شفاف و مشخص عنوان شود.

اگر سوال دیگری دارید یا به جملات بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری