جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: جارف . [ رِ ] (اِخ ) طاعون جارف ، بگفته ٔ صاحب قاموس طاعونی است که در زمان خلافت عبداﷲبن زبیر پدید آمد. (اقرب الموارد). ابن اثیر نویسد: در این سال طاعون جارف در بصره در زمان حکومت عبیداﷲبن معمّر پدید آمد و جمع کثیری را بکشت و مادر عبیداﷲنیز جزو کشته شدگان بود. (کامل ابن اثیر ج 4 ص 103). jar جرة، تصادم، قلة، تضارب، تنافر، صرير، إرتجاج مفاجئ، صدمة، ارتجف، ارتج، صر، ضايق، إناء jarof pot de glas mit jarra de jarof
کلمه "جارف" در زبان فارسی به معنای "جارو" (وسیلهای برای پاک کردن زمین) و "جارو کردن" (عمل پاکیزهسازی) است. در نوشتار و نگارش، باید به چند نکته توجه کرد:
املا: کلمه "جارف" بهطور صحیح باید نوشته شود و از املاهای نادرستی مانند "جارف" یا "جارف" (بدون اعراب گذاری) پرهیز شود.
نحو: در جملات باید دقت کنیم که این کلمه در جایگاه صحیح خود قرار گیرد. مثلاً: "او جارف را به زمین گذاشت."
علامتگذاری: در جملات علامتگذاریها (فاصلهها، نقطهگذاریها) به درستی رعایت شود. مثلاً "او جارف را برداشت."
قواعد فعل و اسم: افعال باید متناسب با این اسم صرف شوند. مثلاً: "من جارف میزنم."
استفاده در متن: در هنگام نوشتن متون، باید توجه داشت که اگر به جارو کردن یا استفاده از جارو اشاره میکنیم، از کلمات مرتبط با آن نیز کمک بگیریم. مانند "پاکیزگی" یا "تمیزی".
اگر سوال خاصی دربارهی کاربرد یا قاعده خاصی دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
صبح روز جمعه، من جارف را برای تمیز کردن خانه آماده کردم.
او با جارف به سرعت گرد و خاک روی میز را پاک کرد.
بعد از هر بار استفاده از جارف، همیشه آن را در جای مناسبی قرار میدهد تا گم نشود.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر