شما در نسخه قدیمی لام‌تا‌کام هستید نسخه جدید
جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
از نسخه‌ی هوش مصنوعی لام تا کام دیدن فرمایید؛ دنیای جدیدی منتظر شماست! لام تا کام هوشمند

jāru
sweep  |

جارو

معنی: جارو. (اِخ ) اسم کوهی است طولانی که وصل به خلجستان و بلوک زرند میباشد. از طرف غربی به کوه مخروطی کوچکی موسوم به اوجاق داغی و هم به رودخانه ٔ شور منتهی میشود. از سمت مشرق به کوه معروف به پَتَکی و هم به قریه ٔ آراسج خالصه و رباط مجیب می پیوندد که از بناهای شاه عباس است . عرض کوه جارو به اختلاف است : بعضی جاها دو فرسخ و در برخی اماکن چهار فرسخ میباشد. طرف شمال کوه از رودخانه ٔ شور که گذشتی بطرف مغرب اولا امامزاده ای است موسوم به امامزاده پلنگ آباد، بعد از آن بفاصله ٔ سه فرسخ باز امام زاده ای است معروف به امام زاده پار، از اینجا میرسند به قصبه ٔ اشتهارد که در دامنه واقع است و ده پانزده مزرعه از مزارع اشتهارد در خود این کوه است به این معنی که هرجا چشمه ای است و آبی دارد آبادی کرده اند، در طرف جنوب از رودخانه ٔ شور که میگذرد تقریباً دو سه چهار پارچه ده از دهات زرند در دامنه ٔاین کوه است . دیگر چندان آبادی ندارد تا در وسط کوه که در اینجا مایل بجنوب قریه ای است معروف به ایپک واین راه طرف جنوب کوه معبر ایلات اینانلو و بغدادی است که در وقت رفتن به ییلاق و مراجعت به قشلاق از این راه عبور و مرور مینمایند و در بعضی مواضع هم از ایل بغدادی قشلاقی بطرز ایلات ساخته اند که زمستان در آنجااقامت دارند، و در کوه جارو از جنس شکار، کبک و تیهو و قوچ و میش و ارغالی هست در دامنه ٔ کوه مخصوصاً در طرف شمال و خاصه در فصل پائیز آهوی بی حساب و شماردیده میشود. در بعضی جاها هم درخت جنگلی یافت میشود. از قرار تقریر اهالی دهات در ایام خاقان خلدآشیان فتحعلی شاه آنجاها جنگلی خیلی عظیم داشته بمرور ایام چون ایلات خیلی بریده و فروخته اند حالا کم شده است . آب کوه جارو چون کم است مارهای بسیار بزرگ قتال دارد وبه همین جهت مترددین باید هنگام عبور خیلی احتیاط وملاحظه داشته باشند. (مرآت البلدان ج 4 صص 65 - 66).
... ادامه
541 | 0
مترادف: 1- جاروب 2- درمنه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) ‹جاروبه›
مختصات: (اِمر.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: jAru
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 210
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sweep | broom
ترکی
süpürge
فرانسوی
balai
آلمانی
besen
اسپانیایی
escoba
ایتالیایی
scopa
عربی
كنس | تمشيط , امتداد , مدى , فوز ساحق , إزالة , تقوس , منظف المداخن , إدفاع قوي متصل , حركة مائلة , كناس الشوارع , مسح , كسح , دفع , نظف المدخنة , رمى , يكتح , ابتعد , سحق , أزال الألغام , زلق , كسب بفوز ساحق , مس مسا رفيقا , إندفع بخفة , ألقى نظرة عامة , جرف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "جارو" در زبان فارسی به عنوان اسم (نام) استفاده می‌شود و معانی مختلفی دارد. این کلمه به معنای ابزاری برای تمیز کردن سطح زمین، مانند فرش و کف، است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "جارو" به همین شکل و با همین حروف نوشته می‌شود و نیاز به تغییر شکل ندارد.

  2. جمع بستن: برای جمع بستن این کلمه، می‌توان از "ها" استفاده کرد. به عنوان مثال: "جاروها".

  3. کاربرد در جملات: می‌توان از این کلمه در جملات مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال:

    • "من جارو را برای تمیز کردن اتاق بردم."
    • "جاروها در گوشه اتاق قرار دارند."
  4. هم‌خانواده‌ها: کلمه "جارو" دارای هم‌خانواده‌هایی است، مانند "جاروب" که به معنای ابزاری برای جارو کردن یا تمیز کردن است.

  5. قید و صفت: می‌توان از این کلمه با قیدها یا صفات مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال:

    • "جارو برقی" که به معنی جارو برقی است و نوع خاصی از جارو محسوب می‌شود.
  6. استفاده در اصطلاحات: در برخی از عبارات و اصطلاحات بومی نیز به کار می‌رود، مانند "جارو زدن" که به معنی تمیز کردن یک مکان با استفاده از جارو است.

موارد بالا برخی از قواعد و نکات نگارشی درباره کلمه "جارو" در زبان فارسی است. اگر سوال خاصی دارید یا بخواهید بیشتر در مورد جنبه‌های خاصی از این کلمه بدانید، لطفاً بفرمایید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "جارو" در جمله آورده شده است:

  1. من برای تمیز کردن اتاق از جارو استفاده کردم.
  2. او جارو را برداشت و شروع به تمیز کردن حیاط کرد.
  3. بعد از هر بار مهمانی، نیاز به جارو کشیدن داریم.
  4. بچه‌ها دوست دارند با جارو، زمین را جارو کنند و بازی کنند.
  5. جارو همیشه در کنار در ورودی قرار دارد تا به راحتی قابل دسترسی باشد.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، لطفاً بفرمایید!


واژگان مرتبط: رفت و برگشت، وسعت میدان دید

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری