جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

jebelli
innate  |

جبلی

معنی: جبلی . [ ج َ ب َ ] (اِخ ) امام ، بدیعالزمان ، سید عبدالواسعبن عبدالجامعبن عمربن ربیع غرجستانی جبلی .از شعراء کرام و ادیبان والامقام روزگار غزنویه و آل سلجوق است . وی از خاندانی علوی بود و در غرجستان ولادت یافت و به همین سبب به جبلی تخلص مینمود. عوفی در تذکره ٔ خویش مقام او را چنین میستاید: ادیب جبلی که جبل فضل و هنر بود و بر آسمان بزرگی اختر انور، ادیبی بود کامل و اریبی فاضل ، عرصه ٔ فضل او را وسعتی تمام بود از آن عبدالواسع نام بود، و فناء فصاحت او فساحتی داشت ، و بنان بیان او سماحتی و گفته های او همه دُرّ ناسفته است . هیچکس بدان منوال نسج فضلی نتوانست بافت و هیچ سوار میدان بیان گرد جواد قریحت او شتافت . او در علوم زمان خاصه علوم ادب کسب کمال کرد و در طریقه ٔ شاعری قدم گذاشت و در این فن سرآمد اقران شد و شیوه ٔ مخصوصی اختراع فرمود. روزگاری در هرات بکسب کمالات کوشید و مداحی سلطان سنجر نمود و چندی در غزنین در خدمت سلطان بهرامشاه بن مسعود بود. دیگر از ممدوحان وی یکی طغرل تکین بن محمد است که در سال 490 هَ . ق . بر خوارزم استیلا یافت ، و دیگری ارسلان شاه بن کرمانشاه از سلاجقه ٔ کرمان و غوریان و جز آنان بوده اند. در دربار سنجر احترام خاص یافت و مورد علاقه ٔ مخصوص سلطان قرار گرفت و در سال 555 هَ . ق . درگذشت و بعضی جز این نیز گفته اند. درباره ٔ سبک وی چنین میتوان گفت : جبلی از جمله ٔ پیشروان بزرگ تغییر سبک سخن در اواسط قرن ششم و از کسانی است که در سخن او شعر به لهجه ٔ عمومی زمان که در آن وقت آمیزش بیشتری با زبان عربی حاصل کرده بود، نزدیک شد. قدرت طبع و مهارت وی در شاعری سبب شد که به کلام آراسته ٔ مصنوع و افزودن پیرایه های لفظی بر زیورهای معنوی توجه بسیار کند و در اشعار خود به موازنه و مماثله و ترصیع و تعدید و لف و نشر و امثال آنها عنایت خاصی داشته باشد. و غزل زیر که بگفته ٔ عوفی مزاج نسیم شمال دارد و از مهب ّ فضل و افضال او متنسم شده است و در بستان قریحت او متبسم گشته ، اکثر آن مرصع است و موازنه ، مؤید این مدعا است :
ای خواب من ربوده ز یاقوت پرشکر
وی تاب من فزوده ز هاروت دل شکر
خیزد بگاه غمزه ز هاروت تو بلا
ریزد بگاه بوسه ز یاقوت تو شکر
در دهر نیست از تو دل افروزتر نگار
در شهر نیست از توجگرسوزتر پسر
تا کرده ام به لاله ٔ سیراب تو نگاه
تا کرده ام به نرگس پرخواب تو نظر
گاهی چو لاله ام زوصالت شکفته روی
گاهی چو نرگسم ز فراقت فکنده سر
گه بر رخ تو از کف موسی بود نشان
گه بر لب تواز دم عیسی بود اثر
این عین زندگانی و آن اصل روشنی
چون رای خوب و لفظ خوش صدر نامور.
عبدالواسع ذوالبلاغتین بود و بزبان تازی نیز شعر میسرود و از ملمعات وی قدرت او بر دو زبان معلوم میشود. از آن جمله است :
ایا قرةالعین هات المدام
فما العیش الا السرور المدام
شرابی که از غایت صفوتش
نبینی چو بر کف نهی جز حسام
اذا فاح طیباً اراح الحشی
و ان لاح لیلاً ازاح الظلام
کند شخص بیچاره را زورمند
کندطبع غمخواره را شادکام
اذاما علاه الحباب التقی
عقیق مذاب و در تؤام
منه بر زمان و جهان دل که نیست
زمان را قرار و جهان را مقام .
صاحب ترجمه جبلی تخلص میکرده و در ابیات زیر تخلص خود را ذکر میکند:
و آنگه تحیت جبلی را تو عرضه ده
بر خواجه و امام اجل صدر نامور.
جبلی آتش هوا مفروز
بی صلاح از زمانه کینه متوز.
(از لباب الالباب ج 2 صص 104 - 110) (ازمجمع الفصحاء ج 1 ص 185) (از تاریخ ادبیات صفا ج 2 ص 650 ببعد).
... ادامه
510 | 0
مترادف: اصلي، ذاتي، طبيعي، غريزي، فطري، نهادين
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت نسبی، منسوب به جبلَّة) [عربی: جبلیّ]
مختصات: (جِ بِ لِّ) [ ع . ] (ص نسب .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم فامیل
آواشناسی: jabali
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 45
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
innate | inbred , essential , inborn , natural , inwrought
ترکی
dağ
فرانسوی
montagne
آلمانی
berg
اسپانیایی
montaña
ایتالیایی
montagna
عربی
جبل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "جبلی" به معنی "مربوط به کوه" یا "کوهی" است و در زبان فارسی به عنوان صفت به کار می‌رود. در زیر نکاتی درباره‌ی قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:

  1. نکته صرفی: "جبلی" به عنوان یک صفت، با مردانه و زنانه بودن اسم‌هایی که توصیف می‌کند، همخوانی دارد. به عنوان مثال:

    • "زمین جبلی" (مردانه)
    • "نواحی جبلی" (زنانه)
  2. استفاده از "جبلی" در جملات: این کلمه معمولاً برای توصیف مفعول یا موضوعی به کار می‌رود که با ویژگی‌های کوهستانی یا مرتفع مرتبط است.

    • مثال: "این منطقه دارای ویژگی‌های جبلی است."
  3. نحوه‌ی نگارش: "جبلی" به صورت صحیح با "ی" بعد از "ب" نوشته می‌شود و مهم است که املای آن رعایت شود.

  4. ترکیب‌ها: "جبلی" می‌تواند با دیگر اسامی ترکیب شود و واژه‌های جدید بسازد:

    • جبلی‌زاده (شخصی که از نواحی کوهستانی می‌آید)
    • جبلی‌نواز (نوازنده‌ای که در مناطق جبلی زندگی می‌کند)
  5. نکات نگارشی: در نوشتن متن، توجه به این نکته که "جبلی" ممکن است در متن‌های ادبی یا علمی به کار رود، به این معنی است که باید دقت بیشتری در جمله‌بندی و انتخاب واژگان کرد.

به طور کلی، "جبلی" یک کلمه‌ی قابل استفاده در زمینه‌های مختلف خواهد بود، به شرطی که به درستی در متن قرار گیرد و با سایر اجزای جمله همخوانی داشته باشد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند جمله با کلمه "جبلی" آورده شده است:

  1. این منطقه دارای چشم‌اندازهای جبلی زیبا و طبیعی است که گردشگران بسیاری را جذب می‌کند.
  2. او در کوه‌های جبلی به سفر رفت تا از طبیعت بکر و زنده استفاده کند.
  3. زندگی در روستای جبلی به دلیل فاصله‌اش از امکانات شهری، چالش‌های خاص خود را دارد.
  4. دوست دارد به نواحی جبلی برود و کوهنوردی کند تا از هوای تازه و طبیعت لذت ببرد.
  5. در فصل زمستان، برف‌های جبلی مناظر خیره‌کننده‌ای را رقم می‌زند که می‌توان ساعت‌ها به آن‌ها خیره شد.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری