jarrett |

جرتوده

معنی: جرتوده . [ ج َ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج ازبخش حومه ٔ شهرستان قوچان . این ده در بیست و چهار هزارگزی شمال باختری قوچان و هشت هزارگزی جنوب شوسه ٔ قدیمی قوچان بشیروان واقع شده ، و محلی کوهستانی و سردسیر است . 827 تن سکنه ٔ شیعی مذهب دارد که بزبان های ترکی و کردی و فارسی صحبت میکنند. آب آن از چشمه است ومحصول آن غلات و میوه ها و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). و مؤلف مرآت البلدان آرد: از مزارع قوچان (خبوشان ) و آب آن از رودخانه و سکنه ٔ آن مزارع دیگران را زراعت می کنند. (مرآت البلدان ج 4 ص 218).

... ادامه

499 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: لغت‌نامه دهخدا

معادل ابجد: 618

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

jarrett

عربی

جاريت

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

جرتوده

معنی کلمه جرتوده

معنی واژه جرتوده

جرتوده

اطلاعات بیشتر واژه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری