جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

jarsha  |

جرشع

معنی: جرشع. [ ج ُ ش ُ ] (ع ص ، اِ) شتر یا اسب بزرگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). اشتر بزرگ . (مهذب الاسماء خطی ) || بزرگ سینه و پهلوبرآمده از شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بزرگ سینه ٔ پهلوبرآمده . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) :
فنکرنه فنفرن و امترست به
هو جاء هادیة و هاد جرشع.
ابوذویب (از اقرب الموارد).
مردم بزرگ سینه . (مهذب الاسماء). || وادی بزرگ شکم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، جَراشِع. (منتهی الارب ). جراشع؛ وادیهای بزرگ شکم و کوههای خرد و درشت . (از متن اللغة) (از ذیل اقرب الموارد). مؤلف ذیل اقرب الموارد گوید: این معنی را صغانی آرد و مفردی برای آن ذکر نکرده است و صاحب تاج گوید: بظاهر مفرد آن جرشع بر وزن قنفذ است . (از ذیل اقرب الموارد). || کوه خرد ستبر درشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از ذیل اقرب الموارد). ج ، جَراشِع. (منتهی الارب ). رجوع به معنی فوق شود.
... ادامه
258 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 573
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
jarsha
عربی
جارشا

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری