جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

board  |

جزوی

معنی: جزوی . [ ج ُزْ ] (از ع ، ص نسبی ) منسوب به جزو. ضد کلی . خرد. صغیر. اندک و ناچیز. (ناظم الاطباء). نسبت است به جزو بمعنای جزء عربی : یعنی شکر او بر عموم مردم که به صنوف نعم او محظوظ بوده واجب و لازم است تا مکافات جزوی از آن کرده باشند. (از تاریخ قم ص 9). || کمی و اندکی و قلیلی و قدری . (ناظم الاطباء). کمی . مقدار ناچیزی . چیز کم اهمیتی . ضد عمده . مقابل کلی : خواب مرگی است جزوی و مرگ خوابی کلی . (قابوسنامه ).
حجتی بپذیر برهانی ز من زیرا که نیست
آن دبیرستان کلی را جز این جزوی گوا.
ناصرخسرو.
پانزدهم . اندر تدبیر مسکن های جزوی .(ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
این مناصب که دیده ای جزویست
کار کلی هنوز در قدر است .
انوری .
زیرکان کاسرار جان دانسته اند
علم جزوی آسمان دانسته اند.
خاقانی .
|| مقابل کلی . فرد. شخص . آن مفهوم که ذات آن از صدق بر کثیرین ابا کند. (اساس الاقتباس ص 19). و این دو قسم دارد، جزوی حقیقی و جزوی اضافی . خواجه نصیر آرد: جزوی بدو معنی اعتبار کنندیکی آنکه لفظ چون بر معنی خود دلالت کند مفهومش اقتضاء آن کند که در آن معنی شرکت نتواند بود، و دیگر هرلفظی که معنی او خاصتر بود از معنی لفظی دیگر عام و اگرچه کلی باشد، آنرا به اضافه ٔ او با آن جزوی خوانند، چنانکه : انسان به اضافه ٔ با حیوان و حیوان به اضافه ٔ با او کلی باشد، چه یکی به حسب اضافت با غیر است و دیگری بی اعتبار اضافت . (از اساس الاقتباس ص 17). و رجوع به جزو شود.
... ادامه
538 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: jozvi
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 26
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
board
ترکی
kısmi
فرانسوی
partiel
آلمانی
teilweise
اسپانیایی
parcial
ایتالیایی
parziale
عربی
مجلس | طاولة , لوح خشبي , مائدة , حافة , جانب , منصة المحكمة , كرتون ورق مقوى , لجنة , لوحة إعلانات , وجبة , ركب السفينة أو القطار , كسا بالواح خشبية , قدم الطعام , ركب متن السقينة , كسا بألواح خشبية , تناول طعامه , دنا من السفينة ليهاجمها , سبورة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «جزوی» یک واژه فارسی است که به معنای «جزء» یا «بخشی از یک کل» به کار می‌رود. برای نگارش درست و استفاده صحیح از این کلمه، می‌توان به چند نکته زیر توجه کرد:

  1. جنس کلمه: «جزوی» یک صفت است و معمولاً برای توصیف چیزهایی به کار می‌رود که بخشی از یک کل هستند.

  2. نحوه استفاده در جملات:

    • می‌توان آن را به عنوان صفت قبل از اسم به کار برد: «کتاب جزوی ریاضیات».
    • همچنین می‌تواند به تنهایی به کار رود: «این بحث جزوی از مطالب مورد بررسی است».
  3. قواعد نگارشی:

    • در نوشتن، دقت کنید که واژه «جزوی» با املای صحیح و بدون تغییر به کار رود.
    • از ویرگول، نقطه و سایر نشانه‌های نگارشی به‌درستی در جملات استفاده کنید تا معنای جمله روشن‌تر شود.
  4. مثال‌های کاربردی:
    • «این فصل جزوی از کتاب آموزشی است.»
    • «در این مقاله به موضوعات جزوی پرداخته می‌شود.»

با رعایت این نکات، می‌توانید به طور مؤثر و صحیح از کلمه «جزوی» در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته، در اینجا چند مثال برای کلمه "جزوی" در جمله آورده شده است:

  1. این گزارش تنها جزوی از اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل نهایی است.
  2. بررسی جزوی مشکلات مالی شرکت می‌تواند به شناسایی نقاط ضعف کمک کند.
  3. او علاقه‌مند به مطالعه جزوی از ادبیات فارسی است.
  4. این کتاب شامل جزوی از تحقیقات علمی در زمینه پزشکی است.
  5. ما باید جزوی از برنامه‌های آموزشی را به روز کنیم تا با نیازهای جدید جامعه همخوانی داشته باشد.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا سوالات دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری