جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: جعده . [ ج َ دَ ] (از ع ، اِ) مؤنث جعد است . بره ٔ ماده . || ناقه ٔ قوی گرداندام . || گیاهی است خوش بوی که بر کنار رودها روید. (منتهی الارب ). گیاهی است کمتر از نیم ذرع و برگش مفروش و یک روی بالا مزغب و روی دیگر را اطراف محیط به خارهای ریزه و اطراف شاخه های او مثل قبه و بر آن خیوط شبیه به موی سفید و گلش سفید مایل به زردی و با عطریه و این نوع جبلی است و جعده ٔ صغیر نامند و بستانی را جعده ٔ کبیر گویند و برگ او بزرگتر و کم بوتر است و مستعمل او جبلی است و بعد از هشت ماه قوتش کم میشود و در آخر دوم گرم و خشک و مفتح و با قوه ٔ تریاقیه و در بول و حیض ملطف وطبیخ او جهت گزیدن هوام و یرقان سیاه و استسقاء و تبهای بلغمی و سوداوی و رفع کرم معده و حب القرع و تحلیل ریاح و عسر بول و مفاصل و حصاة و تنقیه ٔ رحم و رفع نسیان و با سرکه جهت سپرز و ضماد او جهت تنقیه ٔ قروح مزمنه و التیام آن نافع و مضر معده و سر و مصدع ومصلحش حماما و قدر شربتش تا سه درهم و از طبیخش تا بیست مثقال و بدلش پودنه ٔ کوهی و در تحلیل ریاح شیح و در اخراج کرم پوست بیخ انار و سلیخه است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). داروئی دافع کرم و حب القرع که کسیر گونه و کیسو نیز گویند. (ناظم الاطباء). حب الصنوبر. (بحرالجواهر). دوایی است که آن را از جانب شام آورند و به یونان فولیون خوانند. کرمهای دراز و حب القرع را نافع است . (برهان ). || کرسب (؟). (مهذب الاسماء). بعضی آن را قولیون (کذا) خوانند و آن نوعی است از سلق . (نزهة القلوب ). - جعده ٔ صغیر ؛ جعده ٔ کوهی است . این نوع را مسک الجن نیز نامند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). - جعده ٔ قنا ؛ به لغت دمشق پرسیاوشان است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به پرسیاوشان در همین لغت نامه شود. - جعده ٔ کبیر ؛ جعده ٔ بستانی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). jeddah جدة
در فارسی، کلمه "جعده" به معنای نوعی حالت خاص از مو یا به اصطلاح دیگر، نوعی از موهای فر و موجدار به کار میرود. در نوشتار فارسی، نکات زیر را در مورد این کلمه و استفاده آن باید مد نظر قرار داد:
نحوه نگارش: این کلمه باید به صورت صحیح و هجی درست نوشته شود. "جعده" به صورت "جَعْدَه" نیز میتواند در متون عربی دیده شود.
جنس کلمه: "جعده" به عنوان یک اسم مؤنث به کار میرود و به حالت موهایی که فر و موج دارد اشاره میکند.
نحوۀ استفاده در جملات: این کلمه میتواند در جملات به عنوان اسم یا توصیفکننده ظاهر موها استفاده شود. به عنوان مثال:
موهای او جعده بود و زیبایی خاصی داشت.
او دارای جعدههای بسیار جذابی است.
قواعد نگارشی: در نوشتار، مانند سایر واژهها، باید به کاربرد علائم نگارشی نظیر نقطه، کاما و غیره توجه کرد تا جملات روان و قابل فهم باشند.
معانی همخانواده: برای داشتن دایرهی واژگانی گستردهتر، میتوان به کلمات همخانواده نیز توجه کرد؛ مانند "جعد" (حالت فر در مو) و "مجعد" (موهایی که فر هستند).
با رعایت این نکات، میتوان بهخوبی از کلمه "جعده" در نوشتار و گفتار خود استفاده کرد.