جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: جعل . [ ج ُ ع َ ] (ع اِ) گوگال . کشتک . گشتک . سرگین غلطان که جانوری است سیاه و پردار از نوع مغطی الجناح و دارای دو زوج بال . زوج فوقانی که در پرش حیوان مدخلیتی چندان ندارد جهت محافظت زوج تحتانی خلق شده که مخصوص به پرش است . ج ، جِعلان . (ناظم الاطباء). خبزدوک . (شرفنامه ٔ منیری ). خبزدوک نر. سرگین گردان نر. (زمخشری ). ابوالمتلطخ . ابوجعران . ابوسلمان (ابوسلیمان ). ابوالسنبس . ابومدحرج . ابوهاشم . ابووجزة. ام الارض . (مرصع). خنفساء. سرگین غلطانک .سرگین گردان . سرگین گردانک . گوی گردان . گوی گردانک . گوزد. گوگار. کستل . خزوک . خزدوک . زانه . گوگردانک . گوه غلطان . چلاک . چلانک . سرگین کش . مؤشرالعضدین : جعل و بلبل مرغند بلی لیکن گل یکی جوید و جوید دگری سرگین . ناصرخسرو. از نفس مشک هیچ حظ و خبر نیست مغز جعل را که با زکام برآمد. خاقانی . نحلی جعل نه ای سوی بستان قدس شو طیری نه عنکبوت مشو کدخدای خاک . خاقانی . اینت جهل ار فضله ٔ گوی جعل بر مد مدهامتان خواهم فشاند. خاقانی . بسام ابرص و حربا و خنفسا و جعل به جیفه گاه و بناووس و مستراح و خلاب . خاقانی . سفله را اقطاع دنیا بهتر از عقبی بود خود جعل را بوی سرگین به ز عود و عنبر است . عطار. گر گلابی را جعل راغب شود آن دلیل ناگلابی می بود. (مثنوی ). لم یذق لم یدر هر کس کو نخورد کی به وهم آرد جعل انفاس ورد. (مثنوی ). || جریمه .جریمه ٔ نقدی . || تنبیه و ضرب و شتم و سرزنش . || احساس دردآلود. || کرم شبتاب . (دزی ). || از نامهای مردان . || مرد سیاه فام زشت و ستیهنده . (منتهی الارب ). || رقیب . (منتهی الارب ). ج ، جعلان [ ج ِ / ج ُ ] . 1- تقلب، دروغ
2- درآوردن
3- ساختگي
4- ازخوددرآوردن، درآوردن، ساختن forging, forge, fake, fiction صاغ، زور، طرق الحديد، زيف، جرى بقوة، لفق، عمل في دكان حداد، صقل sahte faux gefälscht falso impostore برسندان کوبیدن، جعل سند، کوره اهنگری، دمگاه، کوره قالگری، تهیه جنس قلابی، ساختگی، تقلید، فریب دهنده، داستان، افسانه، خیال، قصه
صاغ|زور , طرق الحديد , زيف , جرى بقوة , لفق , عمل في دكان حداد , صقل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "جعل" در زبان فارسی دارای معانی مختلفی است و در جملات و متون مختلف کاربردهای متفاوتی دارد. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میشود:
تعریف:
"جعل" به معنای ساختن یا تولید چیزی به گونهای است که به طور غیرقانونی یا عمدی آن را تحریف یا تغییر دهد. معمولاً به جعل اسناد، امضاها یا مدارک اشاره دارد.
استفاده در جملات:
طبیعتاً این کلمه باید در جملات به گونهای به کار رود که مفهوم آن کاملاً واضح باشد. به عنوان مثال:
"او به اتهام جعل مدارک محاکمه شد."
"جعل امضاها مورد بررسی قرار گرفت."
اطلاعات مرتبط:
در برخی متون، ممکن است به توضیحات یا تعاریف بیشتری نیاز باشد. در این صورت میتوان به توضیحات قانونی مربوط به جعل نیز اشاره کرد.
نگارش فرمال:
در متون رسمی، مهم است که واژه "جعل" روشن و بدون ابهام استفاده شود. بهعلاوه، باید از به کار بردن این کلمه در زمینههایی که ممکن است به سوءتفاهم منجر شود، خودداری گردد.
شیوههای ترکیبی:
میتوان "جعل" را در ترکیب با دیگر کلمات نیز به کار برد، مثلاً:
"جعل اسناد"
"جعل هویت"
"جعل اطلاعات"
قواعد نگارشی:
هنگام نوشتن، از املای صحیح و فاصلهگذاریهای درست استفاده کنید. "جعل" باید بدون خطا و بهدرستی در متن پایان یابد.
استفاده بهینه از کلمه "جعل" و درک درست از معانی و مفاهیم آن، به نگارش شما دقت و ارزش بیشتری میبخشد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در ادامه چند مثال از کلمه "جعل" در جملات مختلف آورده شده است:
وی به دلیل جعل مدارک تحصیلی خود به محاکمه کشیده شد.
در بازار، فروشنده به جعل امضاهای معروف متهم شد.
جعل اسناد حقوقی میتواند عواقب قانونی جدی به دنبال داشته باشد.
او با جعل هویت دیگران، از حسابهای بانکی آنها سوءاستفاده کرد.
پلیس موفق شد چند نفر را به دلیل جعل و کلاهبرداری دستگیر کند.
اگر نیاز به جملات بیشتری دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر