جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: جل . [ ج ُل ل ] (ع اِ) پوشش ستوران . (منتهی الارب ). جل برای جنبندگان چون جامه است برای انسان که بوسیله ٔ آن نگهداری میشوند. (از اقرب الموارد). جُل یا جَل آنچه پوشیده میشود باو ستور تا نگاه داشته شود باو از آفتاب و سرما. (حاشیه ٔ برهان چ معین از شرح قاموس ). پالان حیوانات . (لغت محلی شوشتر). در تداول مردم خراسان پالان نیست بلکه نمد یا پارچه ٔ دیگری است که زیر پالان اندازند. ج ، جِلال و اجلال . (از اقرب الموارد). مطلق پوشش از هر جنس و برای آدمی نیز بکار میرفته . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) : دیدم که بیاوردند او را در پاره ای جل بصوف سپیدتر از حریر. (حاشیه ٔ برهان از تاریخ سیستان ص 62 و ص یز). ولی در عربی خاصه بمعنی پوشش ستور استعمال شده و امروز نیز بهمین معنی بکار رود. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). فارسیان با لفظ پوشیدن و کشیدن و بتخفیف نیز استعمال کنند. (آنندراج ) : نه منعم بمال از کسی بهتر است خر ار جل اطلس بپوشد خر است . سعدی (از آنندراج ). آدمی را باید ارمک بر بدن ورنه جل بر پشت خود دارد حمار. نظام قاری . ای جل خرسک تکلتو را مکن عیب و در بر سر تو هم در توبره . نظام قاری . ای تکلتو بکفل پوش چو روزی برسی خدمات جل خرسک برسان ایشان را. نظامی قاری (ص 37). اهل نگردد بعمامه سفیه خرنشود از جل دیبا فقیه . امیرخسرو. جل زرین خنگ چارم را نیم شب بر سرین او هم کش . بدرالدین چاچی (از آنندراج ). - جل خود از آب برآوردن و کشیدن ؛ از عهده ٔ کار خود برآمدن و سرانجام دادن آنرا و از مهلکه بتدبیر برآمدن گویند فلانی اگر بکار کسی نیاید جل خود را از آب می تواند کشید از اهل نهان بتحقیق پیوسته محسن تأثیرست . در بصیرت نتوان از بزغی کمتر بود که برون آورد از آب سلم جل خویش . (آنندراج ). || معرب گل یاسمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ورد ابیض و ورد احمر و ورد اصفر. معرب است . (منتهی الارب ). رجوع به جَل ّ شود. - جلاب ؛ گلاب . || همه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ): جل الشی ؛ معظم آن . (منتهی الارب ). - جل البیت ؛ خیمه گاه و جای بنای خانه . || صورتی از «أجل »: فعله من جلک ؛ کرد آنرا از برای تو. (منتهی الارب ). || بادبان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به جَل ّ شود. || نای کشت دروده . (منتهی الارب ). رجوع به جِل ّشود. || گلیم . (یادداشت مؤلف ). گستردنی .(آنندراج ). 1- پلاس، پوشش، گليم، نمد
2- همه blanket بطانية، حرام، دثار، دجاج، غطى بالبطانية، شوش jal jal jal jal jal
کلمه "جل" به عنوان یک واژه در زبان فارسی به چندین معنا و استفاده میتواند اشاره داشته باشد، اما در اغلب موارد به معنی "جلد" یا "پوشش" به کار میرود. همچنین، این کلمه ممکن است مصادیق دیگری نیز داشته باشد. در زیر به چند نکته نگارشی و قواعدی که ممکن است به کار با این کلمه کمک کند اشاره میشود:
نقطهگذاری: هنگام نوشتن جملاتی که شامل کلمه "جل" هستند، به نقطهگذاری مناسب توجه کنید. معمولاً این کلمه در جملات به عنوان اسم یا صفت به کار میرود که باید با سایر اجزای جمله همخوانی داشته باشد.
تطابق: در هنگام استفاده از "جل" به عنوان صفت، باید از نظر معنادار و گرامری با اسم مورد نظر همخوانی داشته باشد. مثلاً "جلد کتاب" یا "جلد مجله".
تغییر شکل: در کلمات ترکیبی که "جل" به عنوان پیشوند یا پسوند به کار میرود، توجه داشته باشید که این کلمه نمیتواند برخی تغییرات گرامری را بپذیرد و به شکل دیگری تغییر نخواهد کرد.
استفاده در متنهای ادبی: "جل" میتواند در متنهای ادبی به زیبایی و تأثیرگذاری جملهها کمک کند. مثلاً در شعر و نثر میتوان از آن به عنوان نماد یا تصویر معنایی استفاده کرد.
استفاده از واژههای همخانواده: در نوشتار خود، ممکن است بخواهید از واژههای همخانواده "جل" نیز استفاده کنید؛ مثل "جلد"، "جلید" و غیره. این کار میتواند به غنای متنتان کمک کند.
در نهایت، توجه به بافت جمله و مفهوم کلی آن در استفاده از کلمه "جل" بسیار مهم است.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "جل" در جملات آورده شده است:
جل کتاب روی میز است.
من جلتلفن را در کیفم گذاشتم.
با دوستانم در جل پارک نشستهام و در حال گفتگو هستیم.
او جلپرده زیبایی را برای اتاقش انتخاب کرده است.
جلعکسهای خانوادگی همیشه یادآور لحظات خوب است.
اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید یا به مفهومی خاص اشاره میکنید، لطفا بفرمایید!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر