جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

جمرة

معنی: جمرة. [ ج َ رَ ] (ع اِ) یکی جَمْر. (از اقرب الموارد). رجوع به جمر شود. || خدرک آتش . (منتهی الارب ). اخگر آتش . (برهان ). آتش برافروخته . (از اقرب الموارد). ج ، جَمْر، جَمَرات . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || تف زمین . (منتهی الارب ). حرارتی و بخاری است که در آخر زمستان در شباط ماه رومی بسه دفعه از زیر زمین برمیخیزد، یکی در هفتم ماه مذکور و زمین بسبب آن گرم میشود و آنرا سقوط جمره ٔ اول میگویند، و دیگری در چهاردهم و آنرا سقوط جمره ٔ دویم میگویند و بسبب آن آب گرم میشود و یکی دیگر در بیست ویکم که سقوط جمره ٔسیم باشد، اشجار و نباتات گرم شوند. و نزد عرب مراداز سقوط جمره سقوط منازل قمر است چه در هفتم ِ ماه مذکور سقوط جبهه باشد و در چهاردهم سقوط زبره و در بیست ویکم سقوط صرفه و تأثیرات اینها نیز همچنان است که در اول زمین گرم شود و در ثانی آب و در ثالث نباتات . (برهان ). || هزار سوار. || قبیله ای که دست یکی کند و با قبیله ٔ دیگر نیامیزد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || قبیله ای که در آن سیصد سوار باشند. (منتهی الارب ). || یک سنگریزه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (مص ) یک بار انداختن سنگ . (منتهی الارب ).
... ادامه
313 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 243
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
جامي

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری