جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: جیره . [ رَ / رِ ] (اِ) طعام راتبه . (غیاث اللغات ). راتبه ٔ هر روز که بمردم فوج و غیره دهند. (آنندراج ). مقدار محدود و معین از مواد غذایی که روزانه یا هفتگی یا ماهیانه یا سالانه بکسی دهند، مقابل مواجب که نقدینه است ومقابل علیق . (یادداشت مرحوم دهخدا). مقابل مواجب . (تذکرةالملوک چ مینورسکی ورق 98 ص 2). روزیانه باشد و آن چیزی بود از گندم و آرد و نان و امثال آن که بجهت غلام و نوکر مقرر کنند. (برهان ). ظاهراً از عربی جری علیه اجراء، مقایسه شود با اِجری ، اجری خوار، جری . - امثال : جیره ٔ کسی را بر یخ نوشتن : دوستانم به طنز می گویند جیره ات را به یخ حوالت داد. محیط. نوکر بی جیره مواجب ، تاج سر آقاست . 1- سهم
2- آذوقه، توشه، خوراك، سوروسات، سيوروسات، قوت
3- راتب، رستاد، مستمري، مقرري ration, allotment, livery, the ration حصة، تحصيص، مؤن، شحنة، طعام، شكد، جراية الجندي، حصص، قسط، زود المؤن، زود بجراية، إقتصد في، حصة تموينية rasyon ration ration racionar razione مقدار جیره روزانه، خارج قسمت، تخصیص، تقسیم، تقدیر، پخش، رد و بدل، جامه، علیق اسب، تحویل، تسلیم
کلمه "جیره" در زبان فارسی به معنای سهم یا مقدار معینی از غذا یا دارو است که به شخص یا حیوانی اختصاص داده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی و فارسی، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
نحوه نگارش:
"جیره" به همین شکل و با همین املاء نوشته میشود و باید از به کار بردن اشکال نادرست آن خودداری کرد.
جایگاه در جمله:
"جیره" میتواند به عنوان اسم برای اشاره به سهم غذایی یا دارویی به کار برود. مثلاً: "جیره غذایی این حیوان روزانه باید محاسبه شود."
صرف و نحو:
کلمه "جیره" اسم مفرد است و برای جمع آن میتوان از "جیرهها" استفاده کرد. مثلاً: "جیرهها به طور مساوی تقسیم شدند."
کاربردهای معنایی:
در متنهای عمومی میتوان "جیره" را در موقعیتهای مختلفی استفاده کرد، مانند اشاره به میزان غذا برای حیوانات، سهمیههای روزانه در اردوها، یا حتی به صورت استعاری برای اشاره به سهم معینی هدایای فکری یا معنوی.
قید و وصف:
میتوان از صفات و قیدها برای توصیف "جیره" استفاده کرد. مثلاً: "جیره مناسب"، "جیره غذایی کافی"، "جیره کمتر از حد مطلوب".
با توجه به این نکات، میتوانید به درستی و با رعایت قواعد نگارشی از کلمه "جیره" در نگارشهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "جیره" در جمله آوردهام:
هر روز صبح، جیره غذایی گوسفندها را در مرتع پخش میکنیم.
با توجه به شرایط اقتصادی، دولت تصمیم به کاهش جیره مواد غذایی مردم گرفت.
در اوایل جنگ، جیره مردم شامل نان و برنج و کمی روغن بود.
دانشجویان در این دانشگاه باید جیره غذایی خود را به صورت آنلاین ثبت کنند.
در این دوره، pet به محاسبه جیره غذایی مناسب برای حیوانات خانگی میپردازد.
امیدوارم این جملات مفید باشند!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: مقدار جیره روزانه، خارج قسمت، تخصیص، تقسیم، تقدیر، پخش، رد و بدل، جامه، علیق اسب، تحویل، تسلیم