جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: چاره ساز. [ رَ / رِ ] (نف مرکب )چاره سازنده . چاره دان . چاره گر. مدبر. تدبیرکننده . اهل تدبیر. آنکه تدبیر کارها کند و داند. چاره کننده . دلم در بازگشتن چاره ساز است سخن کوتاه شد منزل دراز است . نظامی . ز هر دانشی چاره ای جست باز که فرخ بود مردم چاره ساز. نظامی . فرستاده راچون بود چاره ساز به اندرز کردن نباشد نیاز. نظامی . چو دیدند شاهی چنان چاره ساز به چاره گری در گشادند باز. نظامی . چودانست فرمانده چاره ساز که تعلیم دیو است از آنگونه راز. نظامی . که اهل خرد را منم چاره ساز ز علم دگر بخردان بی نیاز. نظامی . بفرزانه آن قصه را گفت باز وز او چاره ای خواست آن چاره ساز. نظامی . || معالج . علاج کننده . شفابخش . آنکه علاج بیماریی یا درمان دردی کند. آنچه موجب علاج و درمان شود : گو مرا ز انتظار پشت شکست مومیایی چاره ساز فرست . خاقانی . ارسطو جهاندیده ٔ چاره ساز به بیچارگی ماند از آن چاره باز. نظامی . نشاید شدن مرگ را چاره ساز در چاره بر کس نکردند باز. نظامی . چاره سازان به چاره های خودش دور کردند از خیال بدش . نظامی . هم از راه سخن شد چاره سازش بدان دانه بدام آورد بازش . نظامی . خویشان که رقیب راز بودند او را همه چاره ساز بودند. نظامی . چاره سازی ز هر طرف میجست که از او بند سخت گردد سست . نظامی . خویشان همه در نیاز با او هر یک شده چاره ساز با او. نظامی . گفتند به لطف چاره سازش بردند بسوی خانه بازش . نظامی . خدای خردبخش بخردنواز همان ناخردمند را چاره ساز. نظامی . صائب ز بس که درد مرا در میان گرفت بیچاره شد ز چاره ٔ من چاره ساز من . صائب (از آنندراج ). || محتال . محیل . حیله گر. نیرنگ باز. مکار : جهان چاره سازی است بی ترس و باک بجان بردن ماست بی خوف پاک . اسدی . یکی بانگ زد روبه چاره ساز که بند از دهان سگان کرد باز. نظامی . || نام خدای تعالی . نامی از نامهای باریتعالی . صفتی از اوصاف ایزد متعال : نالید در آن که چاره ساز است از جمله وجود بی نیاز است . نظامی . و رجوع به چاره دان و چاره گر و چاره کن شود. remedial مصلح، تصحيحية درمانی، شفابخش، علاجی، گزیری
کلمه "چاره ساز" ترکیبی است که از دو واژه "چاره" و "ساز" تشکیل شده است. در زبان فارسی، برای استفاده صحیح از این ترکیب و رعایت اصول نگارشی و دستوری، نکات زیر را در نظر بگیرید:
جدا یا متصل نوشتن:
"چاره ساز" به صورت جدا نوشته میشود. این به این دلیل است که "چاره" و "ساز" هر کدام میتوانند بهطور مستقل به کار بروند.
معنی کلمه:
"چاره ساز" به معنای کسی یا چیزی است که بتواند مشکلی را حل کند یا راه حلی برای یک مسئله ارائه دهد.
نوع کلمه:
"چاره ساز" به عنوان یک صفت به کار میرود. مثلاً میتوان گفت: "او یک چاره ساز خوب است."
نحوه استفاده در جمله:
این ترکیب میتواند در جملات مختلف به شکلهای مختلف استفاده شود. به عنوان مثال: "این راهکار چاره ساز است." یا "او همیشه چاره ساز مشکلات دیگران است."
مفهوم ادبی:
در متون ادبی یا شعر، این ترکیب میتواند برای توصیف ویژگیهای خاص افراد یا امور مورد استفاده قرار گیرد.
رعایت این نکات به شما کمک خواهد کرد تا از کلمه "چاره ساز" به درستی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در شرایط سخت زندگی، همیشه باید به دنبال یک چارهساز باشیم که ما را از بحران نجات دهد.
او با ایدههای خلاقانهاش به چارهساز مشکلات تیم ما تبدیل شد.
برای هر مسئلهای، یک چارهساز وجود دارد که میتواند ما را راهنمایی کند.