جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×
×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
پیوستن به لام تا کام

زیر مجموعه ها


سوالات متداول

×
×

چراغ روغن چراغی

معنی: چراغ روغن چراغی . [ چ َ / چ ِ غ ِ رَ / رُو غ َ چ َ / چ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چراغی که سوخت آن از روغنی معروف به «روغن چراغ » باشد. چراغی که روغن سوخت آن روغن کنجد یا روغن بزرک یا روغن پنبه دانه و امثال اینها باشد. نوعی چراغ پیه سوز. رجوع به چراغ پیه سوز شود.
... ادامه
780 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 3674
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
مصابيح زيت الضوء

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

چراغ روغن کردن

چراغ روغن کردن . [چ َ / چ ِ رَ / رُو غ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چراغ

چراغی

چراغی . [ چ َ / چ ِ ] (ص نسبی ، اِ) خادم امرد صوفیان در خانقاه . مثال :چراغی مرشد آمد؛ یعنی

جای چراغی

جای چراغی . [ چ ِ ] (اِ مرکب ) جائی که چراغ در آن نهند. جاچراغی . رجوع به جاچراغی شود.

گریبان چراغی گرفتن

گریبان چراغی گرفتن . [ گ ِ ن ِ چ ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) چراغ به دست

رنگ و روغن

رنگ و روغن . [ رَ گ ُرَ / رُو غ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح نقاشی پرده

روغن

روغن . [ رَ / رُو غ َ ] (اِ)

جعبه لام تا کام

وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
سفارش تبلیغات

تبلیغات توضیحی

عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات موضوعی

  1. ایدئولوژی زندگی تو چیه ؟ لایو با سیدمحمدعرشیانفر
  2. خرید دوره پولسازی

تبلیغات تصویری