جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: چرخه . [ چ َ خ َ / خ ِ ] (اِ) بمعنی «چرخله » است و آن رستنی و نباتی باشد که بعربی «شکاعی » گویند، بسبب آنکه بسیار سست و ساق باریک است ، چه هرگاه کسی را بسیار ضعیف و لاغر بینند، گویند: «کانه عود شکاعی ». (برهان ) (آنندراج ). چرخله . (ناظم الاطباء). شُکاعی . (بحر الجواهر). رجوع به چرخله شود. || بمعنی دور هم آمده است که در برابر تسلسل است . (برهان ) (آنندراج ). دور. تسلسل . (ناظم الاطباء). رجوع به چرخ شود. || آنچه زنان بدان پنبه ریسند. (برهان ) . آنچه زنان بدان پنبه ریسند. (آنندراج ). چرخی که زنان بدان ریسمان سازند. (ناظم الاطباء). چرخ . (فرهنگ نظام ). چرخ پنبه ریسی . چرخ پیرزن . چرخ زن . چرخ نخریسی . چرخی که زنان بدان وسیله پنبه را تبدیل به نخ کنند : از حسد فتح تو خصم تو پی کرد اسب همچو جحی کز خدوک چرخه ٔ مادر شکست . انوری . از آن چرخه که گرداند زن پیر قیاس چرخ گردان را همی گیر. نظامی . گروهی بماندند مسکین و ریش پس چرخه نفرین گرفتند پیش . سعدی (بوستان ). چه سود آفرین بر سر انجمن پس چرخه نفرین کنان پیرزن . سعدی (بوستان ). رجوع به چرخ و چرخ پنبه ریسی و چرخ پیرزن و چرخ زن و چرخ نخریسی شود. || گرده ٔ گریبان . دور یقه . دور یخه ٔ جامه . جیب پیراهن . چرخ : پرآب ترا عیبه های جوشن پرخاک ترا چرخه ٔ گریبان . منجیک ترمذی . رجوع به چرخ شود. || قرقره ٔ نخ . قرقره . چرخی . ماسوره . ماشوره (در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). رجوع به چرخی شود. || چرخی کوچکتراز چرخ پنبه ریسی که بوسیله ٔ آن نخ را از کلافه به ماشوره می پیچند. (در اصطلاح اهالی گناباد خراسان ). رجوع به چرخی شود. رجوع به چرخی شود. || گشت . راه رفتنی بیهوده و بدون قصد. پرسه . رجوع به چرخه زدن شود. 1- تناوب، دور، سير، سيكل
2- چرخ، گردونه
3- كلاف نخ cycle, axle دورة döngü faire du vélo zyklus ciclo ciclo سیکل، دوره، دوره گردش، محور، میله، اسه، دنده
کلمه "چرخه" در زبان فارسی به معانی مختلفی به کار میرود و قواعدی در نگارش و استفاده از آن وجود دارد. در زیر به برخی از نکات و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
املا: کلمه "چرخه" باید به همین شکل نوشته شود و نباید به صورت دیگری مانند "چرخ" یا "چرک" نوشته شود.
مفرد و جمع: "چرخه" به عنوان یک اسم مفرد است. جمع آن "چرخهها" است.
معنی: "چرخه" به مفاهیم مختلفی اشاره دارد، از جمله:
در علوم طبیعی: دوره یا مداری که پدیدهای در آن تکرار میشود (مانند چرخه آب، چرخه زندگی، و غیره).
در ریاضیات: دورهای از یک تابع یا سیستم.
نقش دستوری: "چرخه" میتواند در جملات به عنوان اسم موضوع یا مفعول به کار رود. باید توجه داشت که همنشینیهای معنایی و دستوری آن با دیگر کلمات نیز رعایت شود.
نحوه استفاده: به مثالهای زیر توجه کنید:
"چرخه آب یکی از مهمترین فرآیندهای طبیعی است."
"دانشآموزان در مورد چرخههای مختلف تحقیق کردند."
نشانههای نگارشی: در متون فارسی، در صورتی که "چرخه" به عنوان یک کلیدواژه یا عنوان استفاده میشود، میتوان آن را با فونت برجسته (مثل بولد) یا با علامت نقلقول مشخص کرد.
با رعایت این قواعد، میتوانید در نگارش خود از کلمه "چرخه" به طور درست و مؤثر استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال از کلمه "چرخه" در جملات مختلف آوردهام:
چرخه آب در طبیعت باعث ایجاد باران و رشد گیاهان میشود.
در این کتاب، مفهوم چرخه عمر یک محصول به خوبی توضیح داده شده است.
دانشمندان برای بررسی تغییرات اقلیمی به مطالعهی چرخههای کربن و نیتروژن پرداختهاند.
ما باید در تلاش برای حفظ چرخههای طبیعی زمین باشیم تا محیط زیست سالم بماند.
در ورزش، چرخهی تمرین و استراحت نقش مهمی در بهبود عملکرد ورزشکاران دارد.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: سیکل، دوره، دوره گردش، محور، میله، اسه، دنده
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر