جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

če(a)šm
eye  |

چشم

معنی: چشم . [ چ َ / چ ِ ش ُ ] (اِ) دانه ٔ سیاهی باشد لغزنده که آنرا در داروهای چشم بکار برند و چون بپزند و خشک سازند بعد از آن صلایه کرده بر هر جراحت که پاشند نیک شود، خصوصاً بر جرحت آلت تناسل و جراحتی که مادرزاد باشد و باین معنی بضم ثانی هم بنظر آمده است . (برهان ) . بمعنی دارویی که بکار چشم آید و آن را «چاکسو» نیز خوانند. (آنندراج ). دانه ٔ سیاه که آنرا «چاکسو» گویند. (غیاث ). داروئی که چاکسو گویند. (ناظم لااطباء). داروی چشم . جاکشو. چاکشو. چشام . تشمیزج . چِشُم . (در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ) :
مرا داد از توتیا نفع بیش
بچشم من انداخت چون چشم خویش .
وحید (در تعریف کحال ، از آنندراج ).
رجوع به چاکسو و چشام شود.
... ادامه
806 | 0
مترادف: 1- ديده، عين 2- ديد، رويت، نظر، نگاه 3- اميد، انتظار، توقع 4- عزيز، گرامي 5- چشمزخم 6- حدقه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: čašm]
مختصات: (عا.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: قید
آواشناسی: CaSm
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 343
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
eye | sight , optic , eyelet , shiner , winkers , winker
ترکی
göz
فرانسوی
Œil
آلمانی
auge
اسپانیایی
ojo
ایتالیایی
occhio
عربی
عين
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "چشم" در زبان فارسی دارای کاربردهای متنوعی است و به صورت‌های مختلفی در جملات به کار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. جنس و واژه‌شناسی:

    • "چشم" یک اسم است و به معنای عضو حسی بینایی به کار می‌رود.
  2. جمع‌سازی:

    • جمع "چشم" به صورت "چشم‌ها" یا "چشم‌‎ها" نوشته می‌شود.
  3. قافیه و شاعری:

    • در شعر فارسی، کلمه "چشم" به عنوان قافیه‌ای زیبا و پرکاربرد به کار می‌رود.
  4. استعاره و مجاز:

    • "چشم" در ادبیات فارسی می‌تواند به عنوان استعاره برای مفاهیم مختلف استفاده شود، مثلاً "چشم دل" به معنای بصیرت و درک عمیق.
  5. ترکیبات و عبارات:

    • ترکیبات متداول شامل "چشم به راه" (انتظار کشیدن) یا "چشم خود را ببند" (غفلت کردن) و مشابه آن‌هاست.
  6. نکات نگارشی:

    • در نگارش رسمی، باید به دقت به قواعد املایی توجه کرد، مثلاً در نوشتن "چشم‌ها" باید واژه را به درستی جدا و درست جمع‌بندی کنیم.
  7. نحو و ساختار جملات:
    • کلمه "چشم" می‌تواند به عنوان فاعل، مفعول یا دیگر اجزای جمله به کار رود. به عنوان مثال: "چشم او زیباست" یا "من به چشم او نگاه کردم."

با رعایت این نکات، می‌توان در نگارش متون فارسی از کلمه "چشم" به درستی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "چشم" در جمله آورده شده است:

  1. چشم من به زیبایی غروب آفتاب خیره شده بود.
  2. او با چشم‌های بزرگ و روشنی به من نگاه کرد.
  3. من همیشه دلم می‌خواهد چشم‌های مردم را ببینم تا احساساتشان را درک کنم.
  4. چشم پزشک به من توصیه کرد که برای بهبود بینایی‌ام، از عینک استفاده کنم.
  5. هرگاه که به کتاب می‌نگرم، چشمم به نوشته‌ها می‌افتد و داستان‌ها را زندگی می‌کنم.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری