جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

čamuš
cantankerous  |

چموش

معنی: چموش . [ چ َ ] (ص ) اسب و استر لگدزن و بدفعل را گویند، و معرب آن شموس است . (برهان ). اسب و استر و خر بدنعل لگدزن را گویند و معرب آن شموس است . (جهانگیری ). اسب لگدزن و توسن که بعربی شموس گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). اسب و استر لگدزن و شرور. (ناظم الاطباء). اسب سرکش . (از رشیدی ). اسب یا قاطر یا خر بدادا و سرکش که چون خواهند زین یا پالان بر او نهند یا تیمارش کنند جفت و لگد اندازد و شرارت کند :
آن استر چموش لگدزن ازآن من
وآن گربه ٔ مصاحب بابا ازآن تو.
کمال اسماعیل (از جهانگیری ).
... ادامه
879 | 0
مترادف: بدلگام، بدلجام، رموك، سركش، لگدزن، بدرفتار، بيسلوك، بدقلق، متمرد، نافرمان ، بدجنس، زبل، سركش، شيطان، ناقلا، نارام
متضاد: خوشقلق بفرمان سربهزير
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) ‹چاموش›
مختصات: (چَ) (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: CamuS
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 349
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
cantankerous | skittish , shifting , outlaw , mulish , restive , jibbing , nappy , rowdy , chamush
ترکی
chamosh
فرانسوی
chamosh
آلمانی
chamosh
اسپانیایی
chamosh
ایتالیایی
chamosh
عربی
مشاكس | عدواني , محب للخصام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

«چموش» به معنای چیزی است که به شدت کج یا منحرف شده باشد و به صورت عامیانه نیز به معنای فردی نافرمان یا لجباز به کار می‌رود. برای استفاده درست از این کلمه در زبان فارسی و نگارش آن، باید برخی نکات را رعایت کرد:

  1. نوشتاری: کلمه «چموش» به صورت صحیح و با تمام حروف به همین شکل نوشته می‌شود. توجه به املای آن بسیار اهمیت دارد.

  2. نحوه استفاده: این کلمه به طور معمول در جملات توصیفی یا به عنوان اسم خاص یا صفت به کار می‌رود. برای مثال:

    • «کودک چموش هیچ‌گاه به حرف‌های بزرگ‌ترها گوش نمی‌دهد.»
  3. شکل‌های دیگر: این کلمه ممکن است در قالب‌های مختلفی استفاده شود، اما دقت کنید که مفهوم آن تغییر نکند.

  4. استفاده در متون ادبی: از این واژه می‌توان در اشعار و نثر ادبی به عنوان توصیف شخصیت‌ها یا رفتارها بهره برد.

  5. نشانه گذاری: اگر قصد دارید جمله‌ای را که این کلمه در آن به کار رفته است به گونه‌ای خاص تأکید کنید، از نشانه‌هایی مانند ویرگول، دو نقطه یا کوتیشن استفاده کنید.

به طور کلی، رعایت دقت در نگارش و استفاده از کلمات از هر نوع در زبان فارسی ضرورت دارد تا مفهومی واضح و روشن منتقل شود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "چموش" در جمله آورده‌ام:

  1. او همیشه در کلاس چموش و سرزنده است و کلاس را پر از انرژی می‌کند.
  2. بچه‌ها در حیاط مدرسه چموش و بازیگوش بودند و مدت زیادی به دنبال هم می‌دویدند.
  3. صدای چموش کودکان در پارک فضایی شاد و دل‌پذیر ایجاد کرده بود.
  4. وقتی که دوستش با او شوخی کرد، او به شدت چموش شد و شروع به خندیدن کرد.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: بد اخم، بد خلق، تغییر پذیر، لاسی، اهل حال، رم کننده، ترسو، بی ثبات، تغییرکننده، قاطر مانند، لجوج، کله شق، ترشرو، سرکش، رام نشو، بی قرار، کلفت و پرزدار، خواب دار، قدری مست، لول، خشن، یاغی، قانون شکن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری