جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ča(ā)hārčub
frame  |

چهارچوب

معنی: چهارچوب . [ چ َ / چ ِ ](اِ مرکب ) از اصطلاحات علم آمار، اساس آمارگیری نمونه ای را اصطلاحاً چهارچوب گویند. و آن عبارت است از: فهرست مجموعه واحدهای جامعه ٔ مورد مطالعه که از آن به تعداد معینی نمونه انتخاب میشود. در طرح و اجرای هر آمارگیری لازم است که قبلاً اطلاعاتی از جامعه ٔ مورد مطالعه و بعضی از مشخصات جامعه ٔ آماری در دست باشد، تا به عنوان چهارچوب در طرح آمارگیری آن جامعه استفاده شود. این اطلاعات را ممکن است از آمارگیری های قبلی که درباره ٔ موضوع مورد مطالعه انجام گرفته و یا از منابع دیگر مثلاً اطلاعاتی که در ادارات و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت موجوداست به دست آورد. این اطلاعات را معمولاً از آخرین سرشماری یا آمارگیری به دست می آورند و این اطلاعات هرچه تازه تر و دقیق تر باشد از آمارگیری نتیجه ٔ بهتری گرفته میشود. زیرا اگر زمان تهیه ٔ چهارچوب خیلی دیرتر از زمان آمارگیری باشد ممکن است تغییرات کلی در وضع واحدهای نمونه حاصل شده باشد و آمارگیری بی ارزش شده باشد، و تورش تولید کند. (روشهای مقدماتی آماری 33).
... ادامه
710 | 0
مترادف: چارچوب، قاب، كادر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) ‹چهارچوبه، چارچوب، چارچوبه›
مختصات:
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: CAhAr'ub
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 220
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
frame | doorpost , doorjamb , cratch , window frame
ترکی
çerçeve
فرانسوی
cadre
آلمانی
rahmen
اسپانیایی
estructura
ایتالیایی
struttura
عربی
إطار | هيكل , جسد , مزاج , تلفيق تهمة , تهمة , قامة , حالة نفسية , المساحة المطوقة , نبذة صحفية , صورة كاملة عن , صورة من صور فيلم سينمائي , وظيفة , أطر , شكل , وضع , ضبط , استنبط , صاغ , فرغ في قالب , تناسق مع , ركب , أحاط
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "چهارچوب" در زبان فارسی به معنای قاب یا ساختار اصلی و بنیادین یک موضوع یا مفهوم استفاده می‌شود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. جدا نویسی و متصل نویسی: "چهارچوب" به صورت یک کلمه نوشته می‌شود و نباید به دو بخش "چهار" و "چوب" تقسیم شود.

  2. تلفظ: این کلمه به صورت [چَهارْچُوب] تلفظ می‌شود. توجه به نحوه تلفظ درست آن در نوشتار فارسی مهم است.

  3. جمع‌سازی: جمع اصطلاحی این کلمه به صورت "چهارچوب‌ها" نوشته و تلفظ می‌شود.

  4. استفاده در جملات: این کلمه می‌تواند به صورت‌های مختلف در جملات استفاده شود. به عنوان مثال:

    • "این چهارچوب نیاز به بازسازی دارد."
    • "او به چهارچوب‌های اخلاقی خود پایبند است."
  5. نکات توصیفی: در توصیف چهارچوب، می‌توان به مواردی مانند استحکام، جنس و نوع آن اشاره کرد، مثلاً "چهارچوب چوبی"، "چهارچوب فلزی".

  6. هم‌نشینی با دیگر واژه‌ها: کلمه "چهارچوب" معمولاً با دیگر واژه‌ها ترکیب می‌شود و می‌تواند به عبارات جدیدی منجر شود. مثلاً "چهارچوب نظری" یا "چهارچوب قانونی".

توجه به این نکات می‌تواند به بهبود نگارش و استفاده صحیح از کلمه "چهارچوب" در متن‌های مختلف کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "چهارچوب" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. برای نصب درب، ابتدا باید چهارچوب آن را درست اندازه‌گیری کنید.
  2. این عکس زیبا داخل یک چهارچوب چوبی قرار دارد که به تزیین اتاق کمک می‌کند.
  3. چهارچوب کلی این پروژه مشخص شده است و حالا باید جزئیات را بررسی کنیم.
  4. او چهارچوب قوانین را رعایت کرد تا بهترین نتیجه را بگیرد.
  5. در هنر، چهارچوب می‌تواند به معنی محدودیت‌های خلاقانه باشد که هنرمند با آن‌ها کار می‌کند.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری