جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: چینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) چنه . دانه ٔ مرغان . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). دانه ای که مرغان خورند. (غیاث اللغات ). علف مرغ بود. (اوبهی ). دانه که مرغان خورند. آنچه از دانه و جز آن که مرغ به منقار از زمین چیند. (یادداشت مؤلف ). در تداول گناباد خراسان دانه ای که به طیور دهند. دان . دانه . چیلک . رجوع به چیلک شود : همه کارها را سرانجام بین چو بدخواه چینه نهد دام بین . اسدی .
جهان دامداریست نیرنگ ساز هوای دلش چینه و دام آز. اسدی (گرشاسبنامه ) نباشد سوی چینه آهنگ باز نه تیهو سوی گوشت آید فراز. اسدی (گرشاسبنامه ) وگر مرغکی کوچک آید فراز دهدش آب و چینه به روز دراز. اسدی (گرشاسبنامه ) همای همت ، خاقانی سخن دانم که هیچ خوشه نیرزد برای چینه ٔ من . خاقانی . مرغست جان عاشق و چندانش حوصله کز هردو کون لایق او نیست چینه ای . عطار. نقل است که گفت در سفری بودم ، صحرا پربرف بود و گبری را دیدم دامن در سر افکنده و از صحرا برف میرُفت و ارزن میپاشید. ذوالنون گفت ای دهقان چه دانه پاشی ؟ گفت مرغکان چینه نیابند، دانه میپاشم تا این تخم ببرآید و خدای بر من رحمت کند. گفتم دانه ای که بیگاه باشد کی پذیرد؟ گفت اگر نپذیرد بیند آنچه میکنم . (تذکرةالاولیاء). مگر خدنگ تو مرغیست آهنین منقار که هست چینه ٔ او دانه ٔ دل دشمن . اثیر اومانی . بی عدد لاحول در هر سینه ای ماند مرغ حرصشان بی چینه ای . مولوی . مرغ جائی رود که چینه بود نه بجائی رود که چی نبود. سعدی (گلستان ). و بزرگان گفته اند مرغ را چینه باید و کودک راشیر. (از فتوت نامه ٔ ملاحسین کاشفی ). ترا سخن چو خوش آید ز طوطی نطقی بده ز شکر الطاف خویش چینه ٔ او. حسین مؤیدی دهستانی . - چینه برچین ، یا چینه درچین ؛ صفت جوجه ای که خود به تنهائی دانه از زمین برچیند و در امر تغذیه نیازی به مادر نداشته باشد. || چینه دان . رجوع به چینه دان شود: چینه اش خالی شده است . || چهار دیوار. (حاشیه ٔفرهنگ اسدی نخجوانی ) : پر از میوه کن خانه را تا به بر پر از دانه کن چینه را تا به سر. ابوشکور (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی ). چینه ، امروز به معنی دیوار گلین است و شعر ابوشکور را هم در فرهنگ اسدی برای خنبه شاهد آورده اند یعنی کلمه ٔچینه را خنبه خوانده اند. (یادداشت مؤلف ). || در اصطلاح بنائی دیوار گلی . دیوار گلین . دیواری که از گل برآرند بی آجری و خشتی . دیواری که از گل بی خشت برآرند. دیواری از گل برآورده . (یادداشت مؤلف ).در تداول گناباد خراسان آن را دای گویند. دیوار گلی که از رده های گل برآورند. در تداول شوشتر دگ و نسبوو نصبو گویند. || در اصطلاح بنائی هر مرتبه از گل باشد که بر دیوار گذارند. (برهان ) (آنندراج )(انجمن آرا). هر طبقه از طبقات دیوار از گل برآمده .لاد. رده ٔ دیوار. (غیاث ). رِهص ؛ چینه ٔ بن دیوار. رمص ؛ رسته ٔ بنا یا چینه ٔ دیوار برتر از رسته ٔ بنا باشد.(منتهی الارب ). || در زمین شناسی لایه ای از سنگ که سراسر آن کم و بیش یکسان و نسبت به لایه های فوقانی و تحتانی آن مشخص باشد. طبقه ای از زمین . (از لغات مصوب فرهنگستان ). 1- دانه
2- حصار گلي، ديواره گلي، ديوار گلي
3- طبقه، قشر، لايه stratum,enclosure,bait,clay wall,fault,folium,layer طبقة katman couche schicht capa strato
کلمه "چینه" در زبان فارسی به معنای لایه یا طبقهای از خاک، سنگ یا مواد دیگر است. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش درست آن، میتوان به چند نکته و قاعده توجه کرد:
معنی و مفهوم: قبل از استفاده از کلمه "چینه"، باید از معنی آن مطمئن شوید تا در متن به درستی به کار رود.
جنس کلمه: "چینه" یک اسم مؤنث است. بنابراین اگر بخواهید به آن صفت یا قیدی نسبت دهید، باید با توجه به جنسیت آن، از صفات مؤنث استفاده کنید.
نحو و صرف: در جملات، کلمه "چینه" میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا مضافالیه به کار رود. به عنوان مثال:
"چینهها نشاندهنده تاریخ زمینشناسی هستند." (فاعل)
"به لایهٔ زیرین چینه دقت کنید." (مفعول)
"عمق چینهها متنوع است." (مضافالیه)
نکات نگارشی:
در نوشتار رسمی، دقت کنید که کلمه را به درستی و بدون اشتباه تایپی بنویسید.
از نقطهگذاری صحیح استفاده کنید و در جملات مرتبط، از کلمه "چینه" استفاده کنید تا به وضوح ارتباط بین جملات مشخص باشد.
استفاده در متن علمی: اگر در متون علمی و دانشگاهی از "چینه" استفاده میکنید، بهتر است به دقت تعریف و کاربرد آن را در علم زمینشناسی یا دیگر علوم مرتبط توضیح دهید.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "چینه" به درستی و به طور مؤثر در نوشتهها و مکالمات خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "چینه" در جملات مختلف آورده شده است:
در زیر زمین، چینههای مختلفی از خاک و سنگ تشکل شدهاند که اطلاعات زیادی درباره تاریخ زمین شناسی منطقه به ما میدهند.
چینههای رسوبی در این منطقه نشان دهنده تغییرات آب و هوایی در دورههای مختلف زمین شناسی هستند.
در حفاریهای باستانشناسی، آثار و بقایای مربوط به چینههای قدیمی پیدا شده است.
این چینهی سنگی به عنوان مرز طبیعی بین دو منطقه شناخته میشود و تاکنون توجه بسیاری از گردشگران را به خود جلب کرده است.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا سوالات دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر