جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hāres
hars  |

حارس

معنی: حارس . [ رِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حَرس و حِراسَة. نگهدارنده . نگهدار. نگاهبان . نگهبان . (دهار). رقیب . حافظ. پاسبان . (دهار) (مهذب الاسماء) (غیاث ). پاس دارنده : ج ،حَرَس ، اَحراس ، حُرّاس ، حُرّس . حَرسه َ :
قصر بلقیس دهر بین که پری
حارس بام و بالکانه ٔ اوست .
خاقانی .
سریر سلطنت را حامی و حارس نماند از سر اضطرار فائق را استمالت کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). جماعتی که حارسان او بودند بگریختند و او را بسته ٔ بلا و خسته ٔ عنا رها کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
پاسبانی بود در یک کاروان
حارس مال و قماش آن مهان .
مولوی .
خصم در ده رفت و حارس نیز نیست
بهر خلوت سخت نیکو مسکنی است .
مولوی .
خفته بود آن شه شبانه بر سریر
حارسان بر بام اندر داروگیر.
مولوی .
نجم ثاقب گشته حارس دیوران
که بهل دزدی ز احمد سرستان .
مولوی .
آن مسلمان سر نهاد از خستگی
خرس حارس گشت از دل بستگی .
مولوی .
دید پیلی سهمناکی میرسید
اول آمد سوی آن حارس دوید.
مولوی .
نور این شمس شموس فارس است
روز خاص و عام را او حارس است .
مولوی .
آن کسی راکش خدا حافظ بود
مرغ و ماهی مر ورا حارس شود.
مولوی .
ملک را شب وزیر نام اندوز
حارس و پاسبان بود تا روز.
اوحدی .
|| زندان بان .
... ادامه
620 | 0
مترادف: صفت پاسبان، پاسدار، حافظ، حامي، مدافع، مراقب، مستحفظ، مهيمن، نگاهبان، محافظ، نگاهدار، نگهبان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی]
مختصات: (رِ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: hAres
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 269
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
hars
ترکی
gardiyan
فرانسوی
le garde
آلمانی
die wache
اسپانیایی
el guardia
ایتالیایی
la guardia
عربی
هارز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "حارس" در زبان فارسی به معنای نگهبان یا حفاظ است و ممکن است در متون مختلف کاربردهای متفاوتی داشته باشد. در زیر به برخی از اصول و قواعد نگارشی و زبان‌شناسی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نوع کلمه: "حارس" یک اسم است و به مفهوم فردی که نگهبانی می‌کند، اشاره دارد.

  2. استخدام در جملات:

    • "حارس" می‌تواند به عنوان فاعل، مفعول و یا حتی در قید جملات استعمال شود.
    • مثال: "حارس از قلعه محافظت می‌کند."
  3. معنی و هم‌معنایی:

    • "حارس" ممکن است با معانی مشابهی همچون "نگهبان"، "محافظ" یا "نگهدار" مورد استفاده قرار گیرد.
  4. نقطه‌گذاری: در صورت استفاده در جملات، رعایت قواعد نقطه‌گذاری مناسب ضروری است. به عنوان مثال، اگر "حارس" در انتهای جمله باشد، باید مطابق با قواعد زبان فارسی، نقطه گذاشته شود.

  5. جمع و مفرد: "حارس" جمع آن "حَراسان" می‌باشد که در جملات مختلف باید به درستی به کار رود.

    • مثال: "حَراسان در ورودی قلعه وظیفه خود را انجام می‌دهند."
  6. قید و صفات: می‌توانید از صفات و قیدها برای توصیف "حارس" استفاده کنید.
    • مثال: "حارس صادق و شجاع، همیشه vigilant است."

استفاده صحیح از کلمه "حارس" و توجه به قواعد نگارشی می‌تواند به افزایش دقت و وضوح در نوشتار کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "حارس" در جمله آورده‌ام:

  1. حارس دروازه تیم فوتبال با واکنش‌های سریع خود مانع از ورود گل به دروازه شد.
  2. حارس مقبره برای حفظ امنیت محل مقدس به شدت مراقب بود.
  3. در مسابقات آخر، حارس تیم ملی توانست چندین ضربه پنالتی را مهار کند.
  4. حارس باغ وحش مسئول نظارت بر جانوران و رفاه آن‌ها بود.
  5. همواره باید به حارس اطلاعات مهم احترام گذاشت و از او راهنمایی خواست.

اگر سوال یا درخواست دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری