حاکم عرف
licenseمعنی کلمه حاکم عرف
معنی واژه حاکم عرف
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "حاکم" و "عرف" هر دو مفاهیم خاصی دارند که در زبان فارسی به کار میروند. در ادامه به قواعد مرتبط با این دو کلمه پرداخته میشود:
حاکم
- معنی: حاکم به معنای کسی است که بر یک مکان یا گروهی از مردم کنترل و تسلط دارد. این کلمه معمولاً به مقامهای رسمی مانند فرماندار، ولی، شاه و ... اطلاق میشود.
- استفاده: این کلمه معمولاً در بافتهای سیاسی و اجتماعی به کار میرود و میتواند به صورت نهاد (اسم) یا صفت به کار رود.
- قواعد نگارشی:
- حاکم معمولاً به صورت خود به خود نوشته میشود و نیازی به تغییر شکل ندارد.
- در جملات رسمی، به عنوان مثال، "حاکم شهر تصمیم به افزایش امنیت گرفت"، استفاده میشود.
عرف
- معنی: عرف به معنای عادات، رسوم و باورهای عمومی در یک جامعه است. این کلمه به مفهوم کلی فرهنگی و اجتماعی اشاره دارد.
- استفاده: عرف در بافتهای اجتماعی، فرهنگی و دینی به کار میرود و میتواند به عنوان مفهوم تطبیقی نیز مطرح شود.
- قواعد نگارشی:
- عرف معمولاً بدون تغییر شکل نوشته میشود.
- میتواند در جملات به عنوان موضوع یا مفعول به کار رود؛ به عنوان مثال، "عرف جامعه بر احترام به بزرگترها تأکید دارد."
نکات نگارشی کلی
- در نگارش فارسی، توجه به قواعد فعل، نام و صفت بسیار مهم است و باید سعی شود که جملات از لحاظ ساختاری صحیح باشند.
- استفاده صحیح از نقطهگذاری و ترکیب کلمات در جملات میتواند به شفافیت و قابل فهم بودن متن کمک کند.
- در نوشتار رسمی، رسمی بودن زبان و استفاده از شکلهای ادبی و فصیح توصیه میشود.
به طور کلی، هم "حاکم" و هم "عرف" در زبان فارسی بار معانی فرهنگی و اجتماعی مهمی دارند و در نوشتار نیازمند توجه به قواعد و دقت در استفاده هستند.
